تحلیل تطبیقی نقشه‌های تاریخی مدینه در دورۀ پیامبر: رویکردی مقایسهای میان نقشههای پژوهشگران مسلمان با محققان اروپایی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی، دانشکده الهیات و ادیان، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

چکیده

مدینه، به ‌منزلۀ یکی از مهم‌ترین مراکز اسلامی و دومین شهر مقدس مسلمانان، به‌ویژه با افزایش علاقۀ قدرت‌های اروپایی به شناخت دقیق‌تر از مناطق غرب آسیا، از میانۀ قرن نوزدهم درخور توجه سیاحان اروپایی قرار گرفت و نقشه‌هایی از آن برداشته شد که اطلس تاریخی اسلام لایدن در دو ویراست 1981 و 2002، از آنها بهره برده است. اروپائیان در اواخر سدۀ بیستم و اوایل سدۀ بیست‌و‌یکم دو نقشۀ دیگر را هم کشیده‌اند؛ نقشۀ گونتا کترمان و نقشۀ مایکل لکر. از سوی دیگر، مسلمانان به‌ دلایل دینی و تاریخی، همواره توجه ویژه‌ای به مدینه داشته‌اند. جریان‌های فکری اسلامی سدۀ بیستم نیز بارها به دورۀ پیامبر (مؤسس) و مدینه‌النبی ارجاع داده‌اند و این امر موجب تولید حجم درخور توجهی از نقشه‌ها توسط پژوهشگران مسلمان شده ‌است. تحلیل تطبیقی این دو دسته نقشه، تفاوت‌های درخور توجهی را آشکار می‌کند. نقشه‌های اروپایی سدۀ نوزدهم و اوایل سدۀ بیستم وضعیت این شهر را در همان مقطع تاریخی نشان می‌دهند. هرچند انتشار یکی از این نقشه‌ها در اطلس تاریخی دایرة‌المعارف لایدن به‌ صورت غیرمستقیم، زمینۀ تعمیم این تصویر را به دورۀ پیامبر فراهم کرده است. ناسازگاری نقشه‌های اروپائیان با داده‌های تاریخی نقص دیگر این نقشه‌ها است. همچنین به نظر می‌رسد که این نقشه‌ها با پیش‌داوری به موقعیت یهودیان در مدینه تهیه شده‌اند. در مقابل، نقشه‌های تهیه‌شده توسط پژوهشگران مسلمان، به ‌مرور زمان و در فرایند ابطال‌ها و اثبات‌ها، دقیق‌تر و معتمدتر شده و به ابزاری ارزشمند برای مطالعات تاریخی و جغرافیایی آن دوره درآمده‌اند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Mapping al-Medina in the Prophetic Era: A Comparative Analysis of Muslim and European Cartographic Representations

نویسنده [English]

  • Mehran Esmaeili
Associate professor and faculty member of Shahid Beheshti University, Department of History and Civilization of Muslim Nations, Faculty of Theology and Religions, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
چکیده [English]

Medina, as one of the most important Islamic centers and the second holiest city for Muslims, particularly with the increasing interest of European powers in gaining a deeper understanding of West Asia, became a focal point for European travelers from the mid-19th century onwards, resulting in a series of maps. An Historical Atlas of Islam (Leiden), in its 1981 and 2002 editions, has utilized these maps. Europeans produced two more maps in the late 20th and early 21st centuries: the Günter Kettermann map and the Michael Lecker map.

Conversely, Muslims have always shown a special interest in Medina due to religious and historical reasons. Islamic intellectual movements of the 20th century have frequently referred to the era of the Prophet and Medina, leading to a significant production of maps by Muslim researchers.

A comparative analysis of these two sets of maps reveals significant differences. The 19th and early 20th-century European maps depict the city's condition at that specific time, although the inclusion of one of these maps in the Leiden Atlas has indirectly facilitated the generalization of this image to the Prophet's era. The incompatibility of European maps with historical data is another flaw in these maps. Furthermore, it appears that these maps were produced with preconceptions about the position of Jews in Medina. In contrast, maps produced by Muslim researchers have become more accurate and reliable over time through a process of refutation and confirmation, evolving into valuable tools for historical and geographical studies of that period.

کلیدواژه‌ها [English]

  • al-Medina
  • Yathrib
  • Arabia
  • Historical Geography
  • Prophet Muhammad

پیشگفتار

فهم رویدادهای تاریخی به دانش‌های متعددی نیاز دارد و صرف بررسی گزارش‌ها، روایات و اخبار، به هیچ‌گونه کفایت نمی‌کند. دانش جغرافیا یکی از دانش‌هایی است که در مکتب آنال نیز به آن توجه فراوانی شده ‌است. شرایط اقلیمی و آب‌و‌هوایی، میزان ارتفاع از سطح دریا، همواری یا کوهستانی‌بودن موقعیت، میزان بارش‌های سالانه، فاصله با مراکز تمدنی دنیای کهن و بسیاری از محورهای دیگر مستقیماً به موضوع دانش جغرافیا ارتباط پیدا می‌کند. علاوه بر اینکه بسیاری از حوزه‌های دیگر هر جامعه‌ای از جغرافیای مسکونی آن متأثر است؛ برای نمونه، اقتصاد تا حد زیادی متأثر از جغرافیاست. بسته به شرایط جغرافیایی است که اقتصاد تجاری، کشاورزی، دامی یا خدماتی شکل می‌گیرد. افزون بر این، فرهنگ نیز به‌ صورت مستقیم با جغرافیا در ارتباط است و فرهنگ معماری، فرهنگ پوشاک، فرهنگ غذایی و امثال آن از جغرافیا متأثر است.

اتفاقی که در سدۀ اخیر افتاده ‌است، حضور فناوری در جوامع بشری است که اجازه می‌دهد میوه‌ها در فصول دیگری تولید شوند، فرهنگ‌های غذایی جوامع متفاوت در جوامع جدیدی گسترش یابند و امثال آن. این امر از اهمیت‌مندی عامل جغرافیا در نگرش‌های انسان‌های دورۀ جدید می‌کاهد. در مقابل، کار تاریخ‌شناس این است که دنیای کهن و دنیای پیش از حضور صنعت و فناوری را نشان دهد و تفاوتش را با شرایط کنونی به رخ بکشد. یکی از یافته‌های تاریخ‌شناس آن است که نقشه‌ای از جغرافیا ترسیم کند که آن زمانه را همان‌گونه که بوده نشان دهد و این گونه است که نقشه‌های تاریخی ترسیم می‌شوند و برای فهم گذشته اهمیت پیدا می‌کنند.

نقشه‌های بررسی‌شده در این مقاله را می‌توان از ابعاد گوناگونی دسته‌بندی کرد. نقشه‌های ارائه‌شده از مدینه، گاهی نقشه‌هایی هستند که وضعیت شهر را در هنگام ترسیم نقشه نشان می‌دهند. به‌عبارت‌دیگر، ترسیم‌گر مؤلفه‌های‌ شهر را به همان شکلی که در عصر خودش بوده است ترسیم می‌کند. از میان نقشه‌های مطالعه‌شده در این مقاله، نقشه‌های بورکهارت، موریتز، راتر، لکر و الخیاری این‌گونه‌اند که به آنها نقشه‌های شهری می‌گوییم که حاکی از وضعیت شهر در دورۀ هم‌عصر ترسیم‌گر یا نویسندۀ کتاب است.

نقشه‌های شهری دربارۀ موقعیت جاده‌های اصلی و فرعی، ساختمان‌های تجاری، مسکونی، اداری، آموزشی، مذهبی و تاریخی، پارک‌ها، میدان‌ها، اماکن ورزشی، بیمارستان‌ها، پلیس، حمل‌و‌نقل عمومی و... اطلاعاتی ارائه می‌کنند. این نقشه‌ها برای گردشگران نیز مفید هستند؛ زیرا علاوه بر نشان‌دادن مسیرها و مناطق اصلی شهر، جاذبه‌های طبیعی و تاریخی شهر را نیز معرفی می‌کند. در برخی نمونه‌ها به این نقشه‌ها که به‌ صورت تخصصی برای گردشگران تهیه می‌شود، نقشه‌های گردشگری نیز گفته‌ می‌شود. در این نقشه‌ها به موقعیت جاذبه‌های تاریخی، فرهنگی و طبیعی، هتل‌ها، رستوران‌ها، حمل‌و‌نقل عمومی، مراکز درمانی، بانک، پمپ بنزین و... توجه شده ‌است.

در برابر نقشه‌های شهری و گردشگری، دستۀ دیگری قرار می‌گیرد که به وضعیت کنونی شهر توجهی ندارد و صرفاً وضعیت و عناصر انسانی و طبیعی شهر را در دوره‌های تاریخی نشان‌ می‌دهد؛ بنابراین، نقشه‌ها دیگر کاربردی گردشگرانه نخواهد داشت و بیشتر کاربردی آموزشی-پژوهشی دارد. به این نقشه‌ها نقشۀ تاریخی شهر می‌گوییم. نقشه‌های انصاری، کترمان، العلی و مؤنس در این دسته قرار می‌گیرند.

علاوه بر دسته‌بندی نقشه‌ها به شهری و تاریخی، باید به دسته‌بندی دیگری اشاره کرد. در تهیۀ بسیاری از نقشه‌ها‌ از تصاویر هوایی یا ماهواره‌ای استفاده می‌شود. در این نقشه‌ها، ابعاد عناصر طبیعی یا انسانی و همچنین سنجش فاصله‌ها و اندازه‌ها بسیار دقیق انعکاس یافته است؛ در‌حالی‌که در نقشه‌های دیگری که از این فناوری استفاده ‌نشده‌اند، ترسیم‌گر برای ترسیم نقشه از داده‌های میدانی و ذهنیت خود استفاده کرده است و از همین‌رو، اندازه‌ها و نسبت‌ها در این نقشه‌ها دقیق نیستند. به این نقشه‌ها، نقشۀ فرضی (Conceptual Map) گفته ‌می‌شود و برخی نقشه‌های مدینه از همین دسته‌اند که در ادامه خواهد آمد.

افزون بر این، گاه از تعبیر بازسازی نقشه استفاده می‌کنیم. در این موارد مقصود آن است که ساختار جغرافیای انسانی آن منطقه تغییرات فراوانی را به خود دیده است و بر پایۀ نقشۀ کنونی شهر نمی‌توان به آن ساختار تاریخی دسترسی پیدا کرد. برای نمونه، امروزه مناطق مرکزی شهر که در گذشته بخش درون باروی شهر بوده است با تغییرات جدی مواجه شده‌اند و نمی‌توان بر پایۀ نقشۀ کنونی به وضعیت تاریخی و جزئیات آن دست ‌یافت. در این موارد، ترسیم‌گر نقشۀ تاریخی را بر پایه منابع و یافته‌های تاریخی و همچنین مفروضات خود بازسازی می‌کند. این نقشه‌ها هم نوعی از نقشه‌های فرضی به ‌شمار می‌آیند.

از آنجا که محققان متعددی اعم از اروپایی و مسلمان به موضوع جغرافیای مدینه در دورۀ پیامبر توجه کرده‌اند و نقشه‌های متعددی در این زمینه ترسیم و منتشر شده ‌است، این مقاله درصدد شناسایی، گردآوری و دسته‌بندی این نقشه‌ها و سپس مقایسۀ نقشه‌های اروپائیان با نقشه‌های محققان مسلمان است. نقشه‌های به‌دست‌آمده می‌توانند ذهنیت محققان‌شان را به نمایش بگذارند. افزون‌براین، نقشه‌ها نشان می‌دهند که طراحانشان تا چه اندازه از دانش و فناوری روز برای دقت عمل خود بهره برده‌اند؛ همچنین مسیری که در طراحی نقشه‌های مدینه طی شده باید به‌گونه‌ای‌ پیش رود که به‌ مرور نقشه‌های نخستین ابطال شده و نقشه‌های واپسین اثبات شوند و این سیر، تاریخ طراحی نقشه‌های مدینه و آخرین یافته‌ها را نشان ‌می‌دهد. همین نتیجه می‌تواند به این پرسش پاسخ دهد که کدام دسته از محققان اروپایی و مسلمان در مرزهای دانش قرار گرفتند و کدام‌یک در این زمینه روزآمد نیستند.

نخستین نقشه‌ها

جغرافیانگاران مسلمان که عمدتاً در سدۀ سوم تا حدود سدۀ هفتم هجری دربارۀ جغرافیای جهان اسلام آثار متعددی نوشته‌اند و گاه و بیگاه نقشه‌ای از جهان یا منطقه ترسیم کرده‌اند، هیچ‌گاه از مدینه، خواه در دورۀ اسلام نخستین و خواه در دورۀ معاصر خود نقشه‌ای ترسیم نکرده‌اند تا بتواند جزئیات ساخت شهری مدینه و تحولات آن را با دوره‌های تاریخی نشان دهد.

در دورۀ معاصر و در سده‌های هجدهم میلادی و پس از آن، نقشه‌های متعددی از مدینه ارائه شده است. نقشۀ یوهان لودویک بورکهات، اهل لوزان سوئیس و تحصیل‌کردۀ کمبریج، بنابر بررسی‌های انجام شده، نخستین نقشه‌ای‌ است که از مدینه منتشر شده‌ است (Burckhardt, 1929). در این نقشه، 42 نقطه از شهر شماره‌گذاری و در راهنمای نقشه معرفی شده‌ است. نقشۀ کتاب بورکهارت از مدینه، نقشه‌ای شهری و کمابیش دقیق است اما در آن دوره، دوربین عکاسی، بالون‌ها یا هواپیماهای تصویربردار هنوز اختراع نشده بودند؛ بنابراین این نقشه را باید در میان نقشه‌های فرضی و شهری قرار داد که بر پایۀ ابزارهای ترسیم‌گر و اطلاعات میدانی تهیه می‌شود و تصویری از مدینه در همان زمان ارائه می‌کند (نقشۀ شمارۀ یک). دربارۀ یادداشت‌های ازدست‌رفتۀ اولریش، سیتزِن آلمانی و تحصیل‌کردۀ دانشگاه گوتینگن آلمان که در سال 1810 از آن مناطق دیدن کرده بود، اطلاعی در دست نیست.

یادداشت‌ها و نقشۀ بورکهارت از شهر مدینه برای کاشف بریتانیایی، ریچارد بِرتِن (1821-1890)، منبع ارزشمندی بود. او به‌ صورت ناشناس به این مناطق سفر کرد و مشاهدات و تجارب سفرش به مدینه و مکه (1853-1855) را در قالب کتابی منتشر کرد (Burton, 1893). نقشۀ شهر مدینه در کتاب برتن با نقشۀ بورکهارت شباهت بسیاری دارد و محتمل است نقشۀ بورکهارت در کتاب بِرتِن بازنشر شده باشد؛ بنابراین نقشۀ برتن نقشۀ جدیدی نخواهد بود و همان نقشۀ 1829 بورکهارت است. از این نقشه در برخی مطالعات اسلامی نیمه اول سدۀ بیست نیز استفاده شده ‌است (هیکل، 1934م).

نقشۀ بعدی شهر مدینه از سوی بِرنهارد موریتز (1859-1939)، پژوهشگر آلمانی و دانش‌آموختۀ دانشگاه برلین، انجام و نزدیک به یک سده پس از نقشۀ بورکهارت منتشر شد (Moritz, 1916). نقشۀ موریتز نشان ‌می‌دهد مهم‌ترین‌ تغییری که طی یک سده در این شهر اتفاق‌ افتاده، افزوده‌شدن ایستگاه راه‌آهن در جنوب غربی مدینه است که در سال 1908 افتتاح شد و در نقشۀ موریتز، موقعیت آن ثبت شده است.

نقشۀ اِلدِن راتِر، نویسندۀ انگلیسی، جزئیات بیشتری را نشان می‌داد (Rutter, 1928). در این نقشه، تصویر کاملی از ایستگاه راه‌آهن مدینه و مسیر رودخانۀ بطحان[1]، جزئیات بیشتری از مسیرهای درون‌شهری و همچنین گسترش محدودۀ شهر از سمت شمال به تصویر آمده‌ بود. در راهنمای این نقشه، 18 نقطه شماره‌گذاری و معرفی ‌شده‌اند. شاید به‌خاطر همین افزوده‌ها باشد که در ویرایش نخست (1981) و دوم (2001) اطلسِ تاریخیِ اسلام لایدن، همین نقشه برای بازنمایی شهر مدینه برگزیده شده است (Brice, 1981; Kennedy, 2002).

اهمیت نقشه‌های بورکهارت (1829)، موریتز (1916) و راتر (1928) در شهری‌بودن نقشه‌هاست و از شهر مدینه پیش از گسترش شهرها در سدۀ بیستم اطلاعاتی نشان می‌دهند. استفاده از هواپیما برای تصویربرداری هوایی در جنگ جهانی اول به‌طور گسترده استفاده شد و محتمل است نقشۀ مدینۀ مندرج در کتاب راتر، از تصاویر هوایی ارگان‌های حکومتی اخذ شده باشد. در این صورت، نقشۀ وی را باید در دستۀ نقشه‌های هوایی در نظر گرفت و نه نقشه‌های فرضی، اما شباهت درخور توجه نقشۀ راتر با دو نقشۀ بورکهارت و موریتز، داوری درباره فرضی‌بودن یا هوایی‌بودن این نقشه‌ها را دشوار می‌کند. در هر صورت، در سه نقشۀ اشاره‌شده، شهر مدینه به دو باروی درونی و بیرونی محدود شده است؛ به‌گونه‌ای‌که اگر شهر را بسان مستطیلی در نظر بگیریم، طول و عرض آن برابر با هزار متر در پانصد متر خواهد شد. چنین نقشه‌ای با تلقی اروپائیان از مدینه در دورۀ پیامبر، که در مقالات و کتاب‌هایشان منعکس شده، مطابقت دارد و گویا اروپائیان وضعیت مدینه در سدۀ نوزدهم را به وضعیت مدینه در صدر اسلام تعمیم داده‌اند و از این‌رو است که در مطالعات اروپایی، عموماً مدینۀ دورۀ پیامبر را شهرک (Town) معرفی کرده‌اند (اسماعیلی، 1398).

چند سالی از انتشار اثر اِلدِن راتِر نگذشته بود که عبدالقدوس انصاری، ادیب و تاریخ‌شناس سعودی، نخستین نقشه را از مدینه دورۀ پیامبر در سال 1934 ترسیم کرد (انصاری، 1973م)[2]. انصاری با توجه به تخصص و شناختش از منطقه، دریافته بود که مدینۀ دورۀ پیامبر بسیار فراتر از مدینه‌ای بود که باروها آن را احاطه کرده ‌بودند؛ بنابراین کوشید بدون توجه به جغرافیای مدینه در سدۀ بیستم، برای به تصویر کشیدن مدینه در دورۀ پیامبر، نقشۀ دیگری را بازسازی کند (نقشه شماره 4).

نقشۀ انصاری با ارائۀ چارچوبی جامع از مدینۀ دورۀ پیامبر، نقطۀ آغازینی برای بسیاری از پژوهش‌های بعدی شد. این نقشه ضمن در نظر گرفتن عوارض طبیعی، ‌سکونتگاه‌های قبایل و دیگر جزئیات مهم، به پژوهشگران کمک کرد تا از بافت اجتماعی و جغرافیایی مدینه در دورۀ پیامبر درک بهتری پیدا کنند. همچنین این نقشه با داده‌های تاریخی همخوانی بیشتری داشت. مزیت‌های نقشۀ انصاری موجب شد در بسیاری از آثار بعدی، با اندکی تغییرات بازنشر شود (برای نمونه. الفاروقی، 1998م، ص. 170). القزنی در نقشۀ بازسازی‌شدۀ خود نیز تا حد زیادی از نقشۀ انصاری الهام گرفته است (القزنی، 2006م).

نقشۀ انصاری کاستی‌هایی هم داشت. نخست آنکه در آن دوره هنوز امکان بهره‌برداری از تصاویر هوایی برای محققان فراهم نیامده بود و انصاری این نقشه را بر پایۀ ذهنیت و داده‌های میدانی و به‌صورت فرضی ترسیم کرده بود؛ در نتیجه، اندازۀ عناصر طبیعی، فاصله‌ها و نسبت موقعیت‌ها با همدیگر دقیق نبودند. علاوه‌براین، در این نقشه، موقعیت بسیاری از ‌سکونتگاه‌های ساکنان مدینۀ دورۀ پیامبر چون گروه عمرو بن‌عوف، گروه اوس‌اللات و گروه عمروالنبیت و بسیاری از طوایف دیگر هم مشخص نشده بودند (برای طوایف اوسی و خزرجی بنگرید: اسماعیلی، 1389).

در مجموع، نقشۀ انصاری (1934م) از این برتری برخوردار بود که مفهوم «شهرک مدینه» را که اروپائیان مطرح کرده ‌بودند، پشت‌سر گذاشت و نشان داد در دورۀ پیامبر، سکونتگاه‌های بیشتر طوایف خزرجی، اوسی و یهودی دورۀ پیامبر، بیرون باروی مدینه قرار داشتند و برای ترسیم جغرافیای طبیعی و انسانی این منطقه، قلمرو بسیار گسترده‌ای را باید در نظر گرفت.

از سوی دیگر، در سال‌های میانی سدۀ بیستم، نقشه‌ای شهری (غیرتاریخی) از مدینه ارائه شد که می‌توان آن را نخستین نمونۀ نقشۀ شهری پس از تخریب باروهای شهر و گسترش شهر جدید مدینه دانست. در این مقطع، یکی از نویسندگان شناخته‌شدۀ مدینه به نام احمد یاسین الخیاری (1903-1960)، کتابی با عنوان تاریخ معالم ‌المدینة‌المنورة ‌‌قدیما و حدیثا برای راهنمایی زائران و گردشگران نوشت که در آن به موقعیت مساجد تاریخی، مقبره‌های تاریخی، چاه‌های استفاده‌شده در دورۀ پیامبر، خانه‌ها و نمونه‌های دیگر پرداخته شده بود (الخیاری، 1990م). منابع کتابخانه‌ای به‌درستی نشان نمی‌دهند که نخستین ویراست کتاب وی در چه سالی منتشر شده‌ است. نسخه‌ای از نوبت دوم انتشار این کتاب وجود دارد که بنابر تشخیص کتاب‌شناس، تاریخ آن به سال 1939 باز می‌گردد. این نسخه به کوشش و اضافات عبیدالله کردی تنظیم شده ‌است. بدیهی است که نقشۀ سال 1948 شهرداری مدینه، نمی‌توانسته در این نوبت در کتاب قرار گرفته باشد و احتمالا در نوبت‌های بعدی بازنشر کتاب، این نقشه را به کتاب افزوده‌اند. او این موقعیت‌ها را در نقشۀ خود مشخص کرده بود (نقشۀ شمارۀ 5). در این نقشه، علاوه بر تعیین موقعیت اماکن تاریخی، موقعیت خیابان‌های اصلی، میدان‌ها، بانک‌ها، هتل‌ها، کلانتری، دفتر هواپیمایی، گمرک و امثال آن نیز مشخص شده بودند. در بازنشر کتاب انصاری نیز چنین اتفاقی افتاده است و نقشۀ راهنمای زائران در نوبت سوم این کتاب افزوده شده‌ است (انصاری، 1973م).

کشف کتاب ابن‌زبالة در پی تصحیح و انتشار کتاب سمهودی

نقشه انصاری نسبت به دیگر پژوهشگران، نوآورانه و پیش از موعد بود؛ زیرا در دورۀ او اطلاعات جزئی، تفصیلی و منسجمی از ‌سکونتگاه‌های یثرب در دورۀ پیامبر در اختیار نبود ولی دو دهۀ بعد، نسخه خطی کتاب تاریخ محلی مدینه به نام وفاء الوفاء فی اخبار دار المصطفی اثر سمهودی (د. 911ھ) به کوشش محمد محی‌الدین عبدالحمید تصحیح و منتشر شد (سمهودی، 1955م). اهمیت انتشار این اثر در آن بود که سمهودی کتاب مفقود ابن‌زَبالَه (د.199ھ) با عنوان اخبار المدینة را در کتاب خود نقل کرده‌ بود. کتاب ابن‌زَبالَه برای شناخت جغرافیای انسانی مدینه در دو سدۀ نخست، اهمیت بی‌نظیری داشت؛ زیرا در این کتاب به تفصیل، سکونتگاه‌های یکایک طوایف اوسی، خزرجی و یهودی توصیف و موقعیت جغرافیایی هریک تعیین شده بودند. این در حالی است که در دیگر تواریخ محلی مدینه از جمله کتاب ابن‌شبه که بخش‌هایی از آن به دست آمده و دیگر بخش‌های آن همچنان مفقودند، به جغرافیای انسانی مدینه در دورۀ پیامبر توجهی نشده است. منابع جغرافیانگارانۀ سده‌های بعد نیز از جغرافیای انسانی مدینه اطلاعات چندانی ارائه نمی‌کنند. چنین اهمیتی موجب شد برخی محققان گزارش‌های ابن‌زَبالَه در کتاب سمهودی را استخراج و جداگانه منتشر کنند (ابن زبالة، 1424ق).

گزارش‌های ابن‌زبالة نشان می‌داد که مدینه در دورۀ پیامبر فاقد بارو بوده است و این وضعیت تا زمان حیات ابن‌زَبالَه در نیمۀ دوم سدۀ دوم هجری همچنان ادامه داشته است؛ در‌حالی‌که، عمدۀ جغرافیانویسان مسلمان و محققان اروپایی مدینه‌ای را توصیف کرده‌ بودند که بارویی آن را احاطه می‌کرد؛ بنابراین باید تحولی شگرف در جغرافیای مدینه دورۀ پیامبر روی داده باشد؛ از این رو گزارش‌های جامع ابن‌زبالة درباره جغرافیای انسانی طوایف و قبایل ساکن مدینه، اهمیتی ویژه و منحصر‌به‌فردی دارد (برای اطلاعات بیشتر نک: اسماعیلی، 1397).

اطلس‌ها و نقشه‌های دو دهۀ پایانی سده بیستم

شاید نخستین نقشۀ دهه‌های پایانی سدۀ بیستم، نقشۀ السید رجب (1979) باشد. عناصر طبیعی نقشۀ او از جمله کوه احد، رودخانۀ عقیق و موارد همانند، کمابیش دقیق ترسیم ‌شده‌اند. السید رجب درصدد برنیامده که نقشۀ شهر مدینه را به تصویر بکشد و جزئیات آن را نشان دهد اما از سوی دیگر کوشیده جغرافیای انسانی این منطقه را در پنج مقطع زمانی مشخص کند (السید رجب، 1979م). اشکال این نقشه آن است که راهنمای نقشه به تفکیک این دوره‌ها بر روی نقشه کمکی نمی‌کند. علاوه ‌بر این‌که مشخص نیست این نقشه بر پایۀ کدام مستندات تاریخی باستان‌شناختی انجام شده است. افزون‌براین، نقشۀ السید رجب پراکندگی سکونتگاه‌های مدینه را نشان نمی‌دهد (نقشۀ شمارۀ 7).

به‌رغم وجود تصاویر هوایی مدینه از میانه‌های سدۀ بیستم، همچنان برخی از این نقشه‌ها بدون توجه به این امکان طراحی می‌شدند. یکی از نمونه‌های چنین نقشه‌هایی، نقشه‌های اطلس تاریخی عربی اسلامی شوقی ابوخلیل (1941-2010)، استاد فلسطینی دانشگاه دمشق است (ابوخلیل، 1984م). در اطلس وی، نقشۀ مستقلی از مدینه وجود ندارد. نقشۀ ابوخلیل از نبرد احد و احزاب نشان ‌می‌دهد که از تصاویر هوایی بهره نبرده و نقشۀ انصاری را که نیم‌قرن پیش طراحی‌ شده، ندیده یا نادیده گرفته است. مدینه بر پایۀ نقشۀ ابوخلیل شهری محاط با نخلستان بود و در جنوبش روستایی به نام قبا قرار داشت اما اگر وی به نقشۀ انصاری توجه داشت، ‌سکونتگاه‌های حومۀ مدینه را به قبا محدود نمی‌کرد (نقشۀ شمارۀ 8).

نقطۀ عطف بازترسیم نقشۀ مدینه در دورۀ پیامبر، با فعالیت‌های محمد شوقی مکّی، استاد تمام گروه جغرافیا در دانشگاه ملک سعود آغاز شد (مکّی، 1985م). از آنجا که دهه‌ها از توسعۀ شهر مدینه گذشته ‌بود و بسیاری از محله‌های جدید ساخته شده بودند، وی از روش مطالعۀ خاک و لایه‌های آتشفشانی زمین، محدودۀ باستانی یثرب را مشخص کرد. مزیت دیگر کار مکّی، تعیین سکونتگاه‌های متعددی بود که در این منطقه وجود داشت و او آنها را در سه مجموعه دسته‌بندی کرد: ‌سکونتگاه‌هایی که در دورۀ نخست اسلام متروکه شده ‌بودند؛ ‌سکونتگاه‌هایی که همچنان مسکونی بودند و ‌سکونتگاه‌هایی که در این دوره وجود نداشتند ولی بعدها ساخته و مسکونی شدند. نقشه مکّی دقیق‌ترین نقشه‌ای بود که محوطه‌ای را که مدینه و یثرب در آن قرار داشت، مشخص می‌کرد و از این‌رو مبنای ترسیم نقشه‌های بعدی نیز قرار گرفت. چنین دقتی را نمی‌توان در نقشه‌های هوایی یا ماهواره‌ای یافت؛ زیرا بسیاری از مناطق مدینه در دورۀ پیامبر که از لایه‌های آتشفشانی پوشیده شده ‌بودند، در دورۀ معاصر به مناطق مسکونی تبدیل شده ‌بودند و نقشه‌های هوایی قادر نبودند محدودۀ دشت‌گدازه‌ها و مرزشان را با مناطق مسکونی مشخص کنند. در این نقشه، همچنین قلعه‌های باستانی، مساجد مدینه، خندق و منطقۀ یثرب موقعیت‌یابی شده ‌بودند. مکّی نام این نقشه را تحولات عمرانی مدینه نام گذاشت. به‌عبارت‌دیگر، نقشۀ وی علاوه بر تعیین موقعیت منطقه، لایه‌های متعددی از دوره‌های تاریخی سکونت بشر را در این منطقه نشان می‌داد (نقشۀ شمارۀ 9). این اثر در ایران در سال 1375 شمسی ترجمه شد (مکّی، 1375).

در سال 1986، محمد ضاهر وتر در کتاب الادارة العسکریة فی حروب الرسول محمد، نقشۀ دیگری از مدینه ارائه کرد که در آن، شهر مدینه در کنار کوه سلع جای گرفته ‌بود و با نخلستان‌هایی در شمال و جنوب و صخره‌های آتشفشانی در شرق و غرب احاطه شده بود (وتر، 1986م). از آنجا که این نقشه را باید در مجموعۀ نقشه‌های فرضی دسته‌بندی کرد، نقشۀ وتر از نوع بازسازی جغرافیای تاریخی است که بر پایۀ دریافت‌های ذهنی پژوهشگر ترسیم شده و مقیاس‌های آن فاقد دقت است (نقشۀ شمارۀ 10). این اثر در سال 1374 شمسی از سوی اصغر قائدان، دانشیار دانشگاه تهران ترجمه و منتشر شده ‌است (قائدان، 1374). سادگی و زیبایی نقشۀ وتر موجب شد برخی از نویسندگان بعدی از آن نقشه برای آثار خود استفاده ‌کنند (جعفریان، 1382).

یکی از پرمراجعه‌ترین نقشه‌های تاریخی مدینه، نقشۀ حسین مؤنس (1911-1996)، استاد تمام دانشگاه قاهره است که دو سال پس از نقشۀ مکّی و یک‌سال پس از نقشۀ وتر منتشر شد (مؤنس، 1987م). تصور اولیه آن است که استقبال از نقشۀ مؤنس، نشانۀ استفادۀ وی از فناوری تصاویر هوایی و اطلاعات ارزشمند کتاب سمهودی از کتاب ابن‌زبالة است اما این‌گونه نیست و وی به میزان فراوان از نقشۀ مکّی الهام گرفته است. تفاوت نقشۀ او با نقشۀ مکّی در آن است که جاذبۀ بصری بیشتری دارد و سعی کرده جغرافیای انسانی مدینه را در دورۀ پیامبر نشان دهد و به لایه‌های قدیمی‌تر یا جدیدتر مدینه توجهی نشان نداده ‌است. به هر روی، از آنجا که این نقشه در اطلس تاریخی و پرمراجعۀ مؤنس منتشر شده بود، بیش از نقشۀ مکّی دیده شد. برخی نویسندگان بعدی، نقشۀ مؤنس را در آثار خود ضمیمه کردند (شیخ الارض، 2008م؛ قلعه‌جی، 1996م؛ جعفریان، 1382)؛ بااین‌حال، نقشۀ مؤنس از زاویۀ جغرافیای طبیعی خالی از اشکال نبود: موقعیت و تصویر کوه‌های عَیر و اُحُد نادرست به نظر می‌آمد؛ مرزهای دشت‌گدازه‌های واقم، وبرة و شوران مشخص نشده بود و دشت‌گدازه‌های مدینه همانند کوه ترسیم شده بودند (نقشۀ شمارۀ 11).

سه سال بعد، نقشۀ صالح احمد العلی (1918-2003)، استاد تمام انجمن علمی عراق، منتشر شد که نقشه‌ای فرضی و بی‌اندازه مبهم بود (العلی، 1990م). مسیر رودخانه‌ها نامشخص بودند، فناوری تصاویر هوایی در آن به کار نرفته بود، موقعیت جغرافیایی چاه‌ها، زیست‌گاه‌ها، قلعه‌ها، مساجد و نمونه‌های دیگر، سلیقه‌ای تعیین شده‌ بودند؛ موقعیت دشت‌گدازه‌ها و نخلستان‌ها، رودخانه‌ها و کوه‌ها نامشخص بود و مقیاسی برای نقشه وجود نداشت (نقشۀ شمارۀ 12).

نقشه‌های سدۀ بیست‌و‌یکم

نخستین نقشۀ سدۀ بیست‌و‌یکمی از مدینۀ دورۀ پیامبر، نقشۀ بازسازی‌شدۀ گونتا کِتِرمان در اطلس تاریخ اسلام است که به زبان آلمانی منتشر شده ‌است (Kettermann, 2001). در این نقشه، بسان همۀ نقشه‌های فرضی معرفی‌شده، گسترۀ قلمرو، فاصله‌ها و مسیر رودخانه‌ها به ‌درستی ترسیم نشده بودند. همچنین در این نقشه، در ثبت جغرافیای طوایف ساکن یثرب خطاهایی وجود داشت. ‌سکونتگاه بنی‌نضیر را در حومۀ غربی مدینه، یثرب و ‌سکونتگاه بنی‌قینقاع در درون شهر مدینه به تصویر کشیده شده‌اند و قبا به‌ جای آنکه در جنوب غربی حومۀ مدینه قرار گرفته باشد، در جنوب شرقی آن واقع شده ‌است. راه مدینه به مکه نادرست ترسیم شده است (نقشۀ شمارۀ 13). فارغ از هرگونه پیش‌داوری، خطاهای موجود در این نقشه، گمان جانب‌داری کترمان را به یهودیان تقویت می‌کند.

اصغر منتظرالقائم، استاد تمام دانشگاه اصفهان، در کتاب تاریخ اسلام از آغاز تا سال چهلم هجری، پس از تغییراتی بر نقشۀ مکّی، نقشۀ یثرب را در آستانۀ ظهور اسلام ارائه کرد (نقشۀ شمارۀ 14). در این نقشه، محدودۀ دشت‌گدازه‌های مدینه تعیین شده است؛ کوه‌های احد و سلع، حره‌های شرقی، غربی و جنوبی که در نقشه به سنگستان ترجمه‌ شده؛ وادی‌های بطحان، عقیق و قنات که در نقشه با معادل درّه ترجمه‌ شده؛ بقایای دو قلعه از پیش از اسلام در جنوب شرقی و جنوب غربی نقشه مشاهده می‌شود. در راهنمای نقشه علائمی وجود دارد که نشان‌دهندۀ مساجد، مسجد پیامبر، بومگاه‌های پیش از اسلام، بومگاه‌هایی که در دورۀ اسلامی شکل گرفتند و نشیمن‌گاه‌های نخستین انسانی در مدینۀ منوره که همان یثرب باشد (منتظرالقائم، 1386).

مهندسی سعودی به نام عبدالعزیز کعکی اثری چندجلدی با عنوان معالم المدینه المنورة بین العمارة و التاریخ منتشر کرده است که جزئیات تفصیلی را همراه با نقشه و تصویر همراه کرده است: کوه‌ها، دشت‌گدازه‌ها و رودخانه‌ها (جلد اول)، تحولات ساخت‌و‌ساز در مدینه (جلد دوم)، قلعه‌ها، دیوارها و دروازه‌ها (جلد سوم)، مساجد (جلد چهارم)، چاه‌ها و چشمه‌ها (جلد پنجم)، مؤسسات خدمات عمومی و آموزشی (جلد ششم)، معماری سنتی (جلد هفتم)، محله‌ها و کوچه‌ها، جلد (هشتم) است (کعکی، 2007م). با این‌حال در این مجلدات، از مدینه دورۀ پیامبر نقشه‌ای بازسازی نشده است.

کامل‌ترین اطلس تاریخی که امروزه از موقعیت‌های جغرافیایی مدینه در دورۀ پیامبر منتشر شده، اطلس تاریخ اسلام به کوشش بنایی کاشی است (بنایی، 1389). بهترین تصاویر ماهواره‌ای از رودخانه‌ها، چاه‌های مدینه و موقعیت‌های بزرگ و کوچک اطراف مدینه در این اطلس منعکس شده ولی نقشۀ تاریخی مدینه در دورۀ پیامبر در آن بازسازی نشده است.

یکی از مراکزی که به‌ صورت متمرکز بر مطالعات تاریخی مدینه دارد، مرکز بحوث و دراسات ‌المدینة‌المنورة ‌‌نام دارد که در سال 1420 ق/ 1378 ش فعالیت خود را آغاز کرد. راقم این سطور از نزدیک با فعالیت‌های مرکز اعم از طرح‌های پژوهشی، فیلم‌های مستند، احیای نسخ خطی، همایش‌های علمی و بازسازی نقشه‌ها آشناست. دوتا از نقشه‌ها در این مرکز پژوهشی بازسازی شده‌اند که مبنای اولیۀ هردوی آنها، نقشه مکّی (1985) است ولی مشخصات و عوارض زمین، موقعیت‌های کشاورزی و مسکونی را واضح‌تر و به‌ صورت رنگی مشخص کرده‌اند. این نقشه‌ها که باید در دهۀ پیش منتشر شده باشد، فاقد تاریخ است و نویسنده نتوانست تاریخ دقیق انتشار آنها را مشخص کند؛ در‌حالی‌که هردو نقشه، محوطۀ یکسانی را نشان می‌دهند. یکی از نقشه‌ها با عنوان «یثرب قُبَیل‌الهجرة» و دیگری با عنوان «‌المدینة‌المنورة ‌‌اواخر العهد‌النبوی» منتشر شده‌اند.

در اواخر سدۀ بیستم، یکی از محققان اسرائیلی به نام مایکل لکر، استاد تمام افتخاری دانشگاه عبری بیت‌المقدس، مقاله‌ای با عنوان «بازارهای مدینه در دورۀ پیامبر» منتشر کرد (Lecker, 1986). این مقاله بعدها در مجموعه‌های دیگر بازنشر شد. لکر بعدها و در حدود سال 2011،  برای این مقاله در وبگاه خود نقشه‌ای منتشر و بارها آن را اصلاح کرد. هدف از این نقشه آن بود که موقعیت بازارهای یهودیان مدینه در دورۀ پیامبر را بر پایۀ وضعیت کنونی مدینه مشخص کند. در این نقشۀ شهری همان‌گونه که انتظار می‌رود، مناطق مسکونی، مزارع و باغ‌های شهر و همچنین بزرگراه‌های جدید‌التاسیس ملک فیصل، ملک عبدالله و ملک خالد و خیابان‌های اصلی شهر در نقشه مشخص ‌شده‌اند. احتمالاً لکر دهه‌های پس از انتشار مقالۀ خود، به اندیشۀ ترسیم این نقشه افتاده تا راهنمایی گردشگران باشد (نقشۀ شمارۀ 20).

آخرین نقشه‌های بازسازی‌شده از مدینه در دورۀ پیامبر، نقشه‌هایی است که مهران اسماعیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهیدبهشتی، بازسازی کرده است (نقشه‌های 17، 18، 19 و 21). این نقشه‌ها شامل نقشۀ جغرافیای طبیعی مدینه شامل کوه‌ها، دشت‌گدازه‌ها، رودخانه‌ها، نقشۀ جغرافیای انسانی مدینه و نقشۀ ساختار دوگانۀ جغرافیای انسانی یثرب یعنی «یثرب علیا» و «یثرب سفلی» است که در نقشه‌های پیشین مطرح نشده بود (اسماعیلی، 1389). سال‌های بعد، وی این نقشه‌ها را در یک نقشه ادغام و منتشر کرد. (اسماعیلی، 1400).

یافته‌ها و نتایج

این مقاله درصدد شناسایی، گردآوری، دسته‌بندی و مقایسۀ نقشه‌های ترسیم‌شده از مدینه از سوی محققان اروپایی و محققان مسلمان بود. این امر علاوه بر مروری بر نقشه‌های انجام‌شده و به‌دست‌آمدن تاریخچه‌ای از این موضوع، کاستی‌ها و یافته‌های جدید هر محقق را می‌تواند نشان دهد. نقشه‌های مدینۀ به‌دست‌آمده در این مقاله، به بیش از بیست نقشه می‌رسد. طراحی آنان از سدۀ نوزدهم آغاز شده و تا سال‌های اخیر ادامه پیدا کرده است. برخی از این نقشه‌ها در اولویت دومِ بررسی قرار گرفتند؛ نقشه‌هایی که مدینۀ معاصر را نشان می‌دادند و برای راهنمای زائران و گردشگران، موقعیت مناطق تاریخی را نیز مشخص می‌کردند. این نقشه‌ها در دستۀ نقشه‌های‌ شهری دسته‌بندی شدند. تمرکز مقاله بر نقشه‌های تاریخی و مزیت‌ها و نواقص هریک است تا فرصتی برای بازبینی آن نقشه‌ها فراهم آورد.

در میان نقشه‌های تاریخی که بازسازی شده‌اند، چند نقشه بر فضای علمی موضوع مدنظر تأثیرگذارتر بودند. نخستین آنها نقشۀ انصاری بود که جغرافیای تاریخی مدینه در دورۀ پیامبر را فراتر از شهر محصور در باروهای خود به تصویر کشید. این نقشه بعدها در آثار دیگری تکرار شد. نقشۀ تأثیرگذار دوم، نقشۀ مکّی است که بر پایۀ مطالعه و آزمایش لایه‌های خاک و شواهد و قرائن منطقه توانست محدودۀ مدینه را مشخص کند. طبیعی است که استفادۀ وی از روش‌های علمی، میزان اطمینان از درستی یافته‌ها را افزایش داد. این نقشه، نقشه‌ای بود که از عهدۀ چنین کاری برمی‌آمد، زیرا نقشه‌های هوایی به‌ دلیل ساخت‌و‌سازها، از نشان‌دادن آن ناتوان بودند. نقشه‌های حسین مؤنس، مرکز بحوث و دراسات المدینة‌المنورة و منتظرقائم و اسماعیلی هریک به‌گونه‌ای از همین نقشه مکّی متأثر هستند، ولی با توجه به اینکه ترسیم‌گر آن، متخصص جغرافیا بود، داده‌های تاریخی دورۀ پیامبر در آن برجسته نشده بود. در نقشه‌های مؤنس و مرکز بحوث و دراسات المدینة‌المنورة تلاش شد موقعیت زیرمجموعه‌های متعدد اوسی، خزرجی و یهودی مشخص شود ولی این اقدام بر ذهنیت طراحان آن متکی بوده و از نظر علمی ثابت نشده است.

اسماعیلی در بازسازی نقشۀ مدینۀ دورۀ پیامبر، از نقشۀ طبیعی آغاز و سپس در نقشۀ دیگری محدودۀ یثرب و ‌سکونتگاه طوایف آن را مشخص کرد. او سپس در نقشۀ سومی نشان داد که این ‌سکونتگاه به دو بخش یثرب علیا و یثرب سفلی تقسیم می‌شده است. اسماعیلی برایند این نقشه‌ها را در نقشه‌ای سه لایه منعکس کرد.

از نظر اهمیت موضوع می‌توان گفت توجه محدود اروپائیان به ترسیم نقشۀ مدینه به‌ویژه در نقشه‌های کترمان و لکر احتمالا به‌ دلیل حضور قبایل یهودی در مدینۀ پیامبر است؛ درحالی‌که مسئلۀ مدینه و تحولات آن در دورۀ پیامبر، مبنای بسیاری از اندیشه‌ها و مبانی فکری اسلامی است و علاوه بر محققان دانشگاهی، جریان‌های فکری سیاسی نیز به این دوره و موضوع توجه زیادی دارند. در مجموع، این نتایج نشان می‌دهند که فعالیت، کاوش و نوآوری دربارۀ مدینه و جغرافیای آن در میان محققان مسلمان به ‌مراتب بیش از محققان اروپایی است. از این‌روی، مراجع بین‌المللی شناخته‌شده چون دایرةالمعارف‌های تخصصی و منتشرشده در اروپا و از جمله اطلس تاریخ اسلام لایدن فاقد جزئیات و روزآمدی ارزیابی می‌شوند.

[1] در ترجمه های کهن پارسی از معادل‌های رود، رودکده و رودخانه برای ترجمه واژه قرآنی «وادی» استفاده شده است. برای ملاحظه معادل.های دیگر بنگرید: مهران اسماعیلی، برابرنهادهای واژه وادی در دوره های ترجمه و تفسیر فارسی قرآن، پژوهشنامه تفسیر کلامی قرآن، دوره2، شماره1، بهار 1394ش.

[2] اثر انصاری نخستین بار در سال 1934 منتشر شد اما نسخه آن در اختیار نویسنده قرار نداشت. بنابراین در این مقاله به قدیمی‌ترین ویراست موجود در ایران یعنی ویراست 1973 استناد شده است

ابن‌زَبالَة، محمدبن‌حسن (1424ق). اخبار المدینَة (به کوشش صلاح عبدالعزیز بن‌سلامة). مرکز بحوث و دراسات المدینة‌المنورة.
ابوخلیل، شوقی (1984م). اطلس التاریخ العربی الاسلامی. دارالفکر.
اسماعیلی، مهران (1389). تأثیر مناسبات قبیله‌ای بر گروه‌بندی‌های مذهبی در مدینۀ عصر پیامبر [رساله منتشرنشده دکتری]. دانشگاه تربیت‌مدرس.
اسماعیلی، مهران (1394). برابرنهادهای واژۀ وادی در دوره‌های ترجمه و تفسیر فارسی قرآن. پژوهشنامۀ تفسیر کلامی قرآن، 2(1)، 119-152.
اسماعیلی، مهران (1397). دهستان یثرب/مدینه در دورۀ پیامبر بر پایه شواهد و قراین سده های نخست هجری. تاریخ و تمدن اسلامی، 14(1)، 3-21.
اسماعیلی، مهران (1398). تعیین محدودۀ یثرب / مدینه در دورۀ پیامبر: رویکردی انتقادی به مطالعه‌های خاورشناسی. پژوهش‌های تاریخی، 11(1)، 35-49.
اسماعیلی، مهران (1400). ساختار اجتماعی یثرب در بنیان مدینة النبی. سمت و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
انصاری، عبدالقدوس (1393ق/1973م). آثار المدینة المنورة. نوبت سوم. دار العلم للملایین.
بنایی کاشی، ابوالفضل (1389). اطلس تاریخ اسلام. نشر تکا.
جعفریان، رسول (1382). سیرۀ رسول خدا. دلیل ما.
الخَیاری، احمد یاسین (1990م). تاریخ معالم ‌المدینة‌المنورة ‌‌قدیماً وحدیثاً (به کوشش عبیدالله محمد امین کردی). نادی ‌المدینة‌المنورة ‌‌الأدبی.
سمهودی، علی بن‌احمد (1955م). وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی (به کوشش محمد محی الدین عبدالحمید). دار التراث العربی.
السید رجب، عمر فاروق (1979م). المدینة المنورة: اقتصادیات المکان، السکان، المورفولوجیة. دارالشروق.
شیخ الارض، مروان (2008م). اخلاق الحرب فی السیرة النبویة. دار غار حراء.
العَلی، صالح احمد (1967م). خطط المدینة المنورة. مجلة العرب، 1(12)، 1057- 1122.
العَلی، صالح احمد (1990م). الحجاز فی صدر الاسلام. موسسة الرسالة.
الفاروقی، اسماعیل راجی، و الفاروقی، لویس لَمیاء (1998م). اطلس الحضارة الاسلامیة. مکتبة العبلیکان و المعهد العالمی للفکر الاسلامی.
القزنی، محمد علی صالح (2006م). الدر المنثور بآثار المصطفی ومدینة الرسول. دار جوامع الکلم.
قلعه‌جی، محمد رواس (1996م). قراءة سیاسیة للسیرة النبویة. دار النفائس.
کعکی، عبدالعزیز (2007م). معالم ‌المدینة‌المنورة ‌‌بین العمارة و التاریخ. دار و مکتبة الهلال.
مکّی، محمد شوقی (1375). اطلس مدینۀ منوره (پرویز اذکایی، ترجمه). مشعر.
مکّی، محمد شوقی (1985م). اطلس المدینة المنورة. جامعة الملک سعود.
منتظرالقائم، اصغر (1386). تاریخ اسلام (از آغاز تا سال چهلم هجری). دانشگاه اصفهان.
مؤنس، حسین (1987م). اطلس تاریخ الاسلام. الزهراء للاعلام العربی.
وتر، محمد ضاهر (1374). مدیریت نظامی در نبردهای پیامبر اکرم (اصغر قائدان، ترجمه و تحقیق). نشر صریر.
وتر، محمد ضاهر (1986م). الادارة العسکریة فی حروب الرسول محمد. مطبعة الرشید.
هیکل، محمدحسین (1934م). حیاة محمد. دار الکتب الاسلامیة. 

References

Abu Khalil, SH. (1984). Atlas al-Tarikh al-Arabi al-Islami [Atlas of Arab-Islamic history]. Dar al-Fikr. [In Arabic].

al-Ali, S. A. (1967). Khitat al-Madina al-Munawwarah. al-Arab Journal, 1(12), 1057-1122. [In Arabic].

al-Ali, S. A. (1990). al-Ḥijaz fi Sadr al-Islam [al-Ḥijaz in the Early Islamic Period]. Al-Risalah. [In Arabic].

al-Ansari, A. (1973). Athar al-Madina al-Munawwara. Dar al-‘Ilm lil-Malayin. [In Arabic].

al-Faruqi, I. R., & al-Faruqi, L. L. (1998). Atlas al-Ḥaḍara al-ʾIslamiyya [Atlas of Islamic Civilization]. Maktabat al-‘Abalikan wa al-Ma‘had al-‘Alami lil-fikr al-Islami. [In Arabic].

Al-Khayari, A. Y. (1990). Tarikh ma'alim al-Madina al-Munawwarah qadiman wa hadithan [History of the landmarks of Medina, ancient and modern) (U. Kurdi, ed.). Nadi al-Madina al-Munawwarah al-Adabi. [In Arabic].

al-Qazni, M. A. S. (2006). Al-Durr al-Manthur bi Athar al-Mustafa wa Madinat al-Rasul [The scattered pearl with the traces of the Prophet and the city of the Messenger]. Dar Jawami ‘al-Kalim. [In Arabic].

al-Sayyid-Rajab, U. F. (1979). al-Madinah al-Munawwarah: Iqtiṣadiyyat al-makan, al-Sukkan, al-Murfulujiyyah [Al-Madina al-Munawwarah: The economics of place, population, and morphology]. Dar Al-Shurooq. [In Arabic].

Banaei Kashi, A. (2010). Atlas-e Tarikh-e Islam [Atlas of Islamic history]. Taka Publications. [In Persian].

Brice, W C. (1981). An Historical Atlas of Islam. Brill.

Burckhardt, J. L. (1929). Travels in Arabia. African Association for Promoting the Discovery of the Interior Parts of Africa.

Burton, R. F. (1893). Personal Narrative of a Pilgrimage to Al-Madinah & Mekkah. Tylston & Edwards.

Esmaeili, M. (2010),Ta'sir-e munasebat-e qabile-yi bar guruhbandiha-ye mazhabi dar Madine-ye asr-e payambar [The impact of tribal relations on religious groupings in Medina during the Prophet's era] [Unpublished doctoral dissertation], Tarbiat Modares University. [In Persian].

Esmaeili, M. (2018). Yathrib/al-Madina district during the Prophet’s era based on the evidences of the first centuries of Hijra. The Journal of Islamic History and Civilization, 14(1), 3-21. https://doi.org/10.30495/jhcin.2018.12888 [In Persian].

Esmaeili, M. (2019). Determination of the scope of Yathrib/al-Medina in the period of the Prophet: A critical approach to Oriental Studies. Journal of Historical Researches, 11(1), 35-49. https://doi.org/10.22108/jhr.2018.110763.1414 [In Persian].

Esmaeili, M. (2021). Sakhtar-e ejtema'i-ye Yathrib dar buniyan-e Madinat al-Nabi [The social structure of Yathrib in the foundation of Madinat al-Nabi]. Samt & Islamic Sciences and Culture Academy. [In Persian].

Esmaeili, M. (2015). Persian Equivalents of the word wadi in the periods of Persian translation and interpretation of the Quran. Journal of Quranic Theological Exegesis, 2(1), 119-152.

https://journals.ut.ac.ir/article_55243.html [In Persian].

Heikal, M. Ḥ. (1934). Ḥayat Muḥammad [The life of Muhammad]. Dar al-Kutub al-Islamiyya. [In Arabic].

Ibn Zabala. (2003/1424 AH). Akhbar al-Madina (S. A. Salamah, ed.). Markaz Buḥuth va Dirasat Al-Madinah al-Munawwarah. [In Arabic].

Ja'fariyan, R. (2003). Sireh-ye Rasul-e Khuda [The life of the Prophet Muhammad]. Dalil-e ma. [in Persian].

Ka‘ki, A. (2007). Ma‘alim al-Madina al-Munawwarah bayn al-‘imarah wa al-Tarikh. Dar wa Maktabat al-Hilal. [In Arabic].

Kennedy, H. (2002). An Historical Atlas of Islam. Brill.

Kettermann, G. (2001). Atlas zur Geschichte des Islam. Verlag.

Lecker, M. (1986). On the markets of Medina (Yathrib) in pre-Islamic and Early Islam times. Jerusalem Studies in Arabic and Islam (JSAI), 8, 133-147.

Makki, M. SH. (1985). Atlas al-Madinah al-Munawwarah [Atlas of Madinah]. King Saud University. [In Arabic].

Makki, M. SH. (1996), Atlas of al-Madinah al-Munawwarah, [Atlas of Madinah] (P. Azkayi, Trans.). Mash‘ar. [In Persian].

Montazerolghaem, A. (2007). Tarikh-e Islam [The History of Islam: Up to the year 40 A.H.]. University of Isfahan. [In Persian].

Moritz, B. (1916). Bilder aus Palästina, Nord-Arabien und dem Sinai: 100 Bilder nach Photographien mit erläuterndem Text. Dietrich Riemer.

Muʾnis, Ḥ. (1987). Atlas al-Tarikh al-Islami [Atlas of Islamic History]. al-Zahra lil-I‘lam al-Arabi. [in Arabic].

Qal‘aji, M. R. (1996). Qira’at Siyasiyah lis-sirah an-nabawiyah [A political reading of the Prophet’s biography]. Dar an-Nafa’is. [In Arabic].

Rutter, E. (1928). The Holly Cities of Arabia. Putnam.

Samhudi, A. A. (1955). Wafa al-wafa bi-akhbar dar al-Mustafa (M. M. ‘Abd al-Hamid, Ed.). Dar al-Turath al-‘Arabi. [In Arabic].

Sheikh al-Ardh, M. (2008). Akhlaq al-harb fi al-sira al-nabawiyya [The ethics of war in the prophetic biography]. Dar Ghar Hira’. [In Arabic].

Watar, M. Z. (1986). Mudiriyyat-e Nezami dar nabard-haye Peyambar-e Akram [Military Administration in the Wars of the Prophet Muhammad] (A. Qaedan, Trans.). Sarir Press. [In Persian].

Watar, M. Z. (1995). al-Idara al-‘Askariyah fi Hurub al-Rasul Muhammad [Military Administration in the Wars of the Prophet Muhammad]. al-Rashid Press. [In Arabic].