نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه تاریخ، دانشکده ادبیات، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
The discussion of women and the issues related to them in Arab society before Islam has been one of the topics of attention of Iranian researchers in recent years and they have published dozens of articles in research journals. What is important is how to reflect the status of pre-Islamic Arab women in this type of research. The critical analysis of these articles both shows the angles of the researchers' attitude towards the status of women in this period - despite the division of the Arab society into pre-Islamic and post-Islamic ones, which indicates a kind of transition, especially in relation to the status of women - and also specifies To what extent they have presented a new achievement and finding to the scientific community without stereotypical approaches.For this purpose, the following article examines the topic discussed in more than thirty articles that have been published in the last two or three decades using the method of historical analysis and inspired by the method of content analysis in extracting concepts and categories.
The findings of the research show that in most of the articles, researchers emphasize the violation of women's human rights in this period by presenting repeated concepts and categories and the inappropriate situation of their bio-social conditions, which is caused by the lack of attention to scientific and research principles in examining the conditions. Environmental and cultural Arab society has been depicted without prejudice.Although in some articles, the scientific and research approach based on historical and literary data shows a different situation, but the number of these articles compared to the stereotypical approaches and black and white view of the period before and after Islam. it's limited.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
پژوهش و تحقیق علمی، بهخصوص در حوزۀ تاریخ، پس از شناخت و کشف مسائل تاریخی، با استناد به دادهها و تحلیلهای منطقی و با بهکارگیری روشهای مناسب، به ارائۀ دستاورد و یافتۀ جدید در موضوع بحثشده میانجامد. در این صورت، نهتنها مباحث تاریخی گام به گام روشنتر میشوند، با پیشینهیابی و نقد درست آن، زمینۀ مناسب برای تحقیق و پژوهشهای بعدی در سطوح علمی بالاتر نیز، فراهم میشود. روشن است که چنین روندی در پژوهشهای تاریخیِ فارسی، بهخصوص در موضوع مرتبط با بحث زنان قبل از اسلام، حائز اهمیت است و زوایای دیدگاه پژوهشگران را به این موضوع بیان میکند. در تحقیق پیش رو، از میان پژوهشهای فارسی (کتاب، پایاننامه و مقاله)، مقالات بیشتر بررسی شدند؛ زیرا هم روند داوری و چاپ آنها نسبتبه دیگر پژوهشها دقیقتر است و هم بهسبب نیاز مخاطبانِ جامعۀ علمی و کمحجمبودن آنها، بیشتر در معرض خوانش قرار میگیرند.
مقالۀ پیشرو تلاش دارد تا با استخراج مقالات اخیر فارسی در نشریات علوم انسانی (بیشتر مجلات تاریخ و قرآن و حدیث)، بدون هرگونه پیشداوری و گزینش، متن مقالات را در بازۀ زمانی حدود سه دهه، در ارتباط با موضوع بحثشده، بررسی کند. انتخاب این بازۀ زمانی، به این سبب است که در این فاصله نسبتبه قبل از آن، کوشش زیادی برای آموزش روش تحقیق در دانشگاهها و مراکز علمی و همچنین آشنایی پژوهشگران با روشهای کمی و کیفی برای ارائۀ دستاورد جدید در تحقیقات علمی انجام شده است. از طرفی، تلاشهایی در جهت فاصلهگرفتن از روش سنتی توصیف روایتها، که کمتر به نقد پیشینهها توجه میشد، انجام شده و بحث پیشینهیابی و نقد آن، به شکل جدیتری در دستور کار قرار گرفته است. طبیعتاً انتظار میرود که در این دوره، با توجه به دسترسی محققان به مقالات انتشاریافته در سایتهای علمی، با پیشینهیابی دقیق از مباحث تکراری خودداری و مطالب جدیدتری را به جامعۀ علمی عرضه کنند. در سالهای اخیر، دیجیتالیشدن نشریات نیز، زمینه و بستر مناسبی را برای دسترسی آسان پژوهشگران به پژوهشهای پیشین فراهم آورده است که در صورت رعایت اصول و قواعد علمی، یافتۀ جدیدتری نسبت به پژوهشهای قبلی عرضه میشود؛ بنابراین با جستوجوی مقالات در سایتهای مختلف، تعداد 32 مقاله از سال 77 تا 1400 هجری شمسی در موضوع مرتبط با وضعیت زن عرب پیشااسلامی شناسایی و خوانش و تحلیل شده است. نظر به اینکه ارائۀ متن این حجم از مقالات امکانپذیر نیست، با استفاده از روش تحلیل محتوا، مفاهیم و مقولههای استفادهشده استخراج و بسامدسنجی آنها، انجام شده است.
روش تحلیل محتوا برای استنباط، تکرارپذیری و اعتبار دادهها در متن، بهعنوان یک ابزار علمی به کار میرود (کریپندورف، 1391: 25). درواقع این روش بهمثابۀ تکنیکی پژوهشی است که پردازش، کندوکاو و تفسیر و تحلیل دادهها را در متن انجام میدهد (همان: 26- 25؛ باردن، 1375: 3؛ هولستی، 1373: 86 ). در تحلیل محتوا، مفهوم و مقولهای حائز اهمیتاند که تعریف آنها دامنۀ بحث را بهتر نمایان میکند. دربارۀ مفهوم و مقوله، تعاریف متعددی ارائه شده است، اما تعریف استرواس و کوربین که مفهوم، مقوله و ارتباط آنها را باهم و با پدیدهها بررسی کردهاند، جامعتر به نظر میرسد. آنها مفهوم را پدیدۀ برچسبخوردهای میدانند که یک رویداد، شیء و یا عمل و تعامل را بیان میکند. پژوهشگر ضمن مهمدانستن مفهوم در دادهها و متن، رویدادها و اتفاقهای مشابه را نیز در زیر یک عنوان یا همان مفهوم قرار میدهد و به شکل منطقی ردهبندی میکند. در این صورت پدیدههایی که ویژگی مشترک دارند، در قالب یک مفهوم گنجانده میشوند (استرواس و کوربین، 1398: 125). براساس این تعریف در مفهومسازی، دادهها به وقایع، رویدادها و کنشهای جدا از هم خرد و برای هریک، نامی گذارده میشود که هم نمایانگر ویژگیهای مشترک آن پدیده است و هم زمینه و بستر وقوع رویداد را تداعی میکند (همان، 128). پس از استخراج مفاهیم در متن، مفهومهایی که وجوه مشترک دارند، در زیرمجموعۀ یک مقوله قرار میگیرند و در اینجاست که مقوله در روش تحلیل محتوا، اهمیت مییابد. درواقع مقولهها اعمتر و انتزاعیتر از مفاهیماند و یک مقوله، چندین مفهوم با ویژگیهای مشترک را پوشش میدهد (همان، 136). ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻣﻘﻮﻟﻪﻫﺎ، ﺳﺮﻓﺼﻞﻫﺎ ﻳﺎ ﻋﻨﺎﻭﻳﻨﻰاﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﺤﺘﻮﺍ ﺍﺳﺎﺱ ﻛﺎﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰﮔﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺣﺴﺐ ﻭﺍﺣﺪﻫﺎﻯ ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪﻯ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ (کریپندورف، 1391: 76). بنابراین در مقالۀ پیشرو، با استفاده از روش تحلیل محتوا به دور از هرگونه پیشداوری، مفاهیم و مقولهها از متن مقالات استخراج و به طبقهبندی و کندوکاو آنها در ارتباط با موضوع بحثشده پرداخته میشود.
وضعیت زن عرب پیشااسلامی در مقالات فارسی
با توجه به عنوان و محتوای مقالات فارسی، میتوان آنها را در سه دستۀ موضوعی طبقهبندی کرد. یک دسته مقالاتیاند که بیشتر وضعیت زن عرب پیشااسلامی را در خانواده و اجتماع بررسی کردهاند. در این دسته، پژوهشگر بیشتر به بحث ازدواجها، طلاقها و تضیعف حقوق انسانی و اجتماعی زن توجه کرده است. دستۀ دوم پژوهشهاییاند که با رویکرد مقایسهای، وضعیت زن را در قبل و بعد از اسلام بررسی و تلاش کردهاند تا نوع مواجهۀ اسلام را با جایگاه و وضعیت زن، برجستهتر نشان دهند و بر تفاوتهای موجود میان وضعیت زن بعد از اسلام، با قبل از اسلام تأکید کنند. دستۀ سوم هم شامل مقالاتی میشود که پژوهشگر تلاش داشته است تا فارغ از تعصب دینی و پیشداوریها، با استناد به دادههای تاریخی و ادبی و بعضاً استفاده از روشهای علمی، زوایای پنهانی را از وضعیت زنِ عرب پیشااسلامی بیان کند که نشانگر فعالیت او در عرصههای مختلف و حتی برخورداری از جایگاه اجتماعی مناسب بوده است. به این ترتیب مقالات فارسی بررسیشده، هم بهلحاظ محتوا و هم موضوع، تنوع دارند که با شناسایی مفاهیم و مقولههای موجود در متن آنها، بسامد و فراوانی هرکدام از دستهها در جدول زیر مشخص خواهد شد.
جدول 1 : شناسایی مفاهیم و مقولههای مقالات فارسی در بازتاب وضعیت زن عرب پیشااسلامی
Table1. Identifying the concepts and categories of Persian articles reflecting the Arab women's situation in pre-Islamic
مقوله محوری |
مفاهیم |
سال چاپ |
عنوان اثر |
ردیف |
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، تضعیف حقوق زنان در ازدواج، ننگِ داشتن دختر |
1377 |
«نمایی از مظلومیت زن در جاهلیت قدیم و مدرن» |
1 |
تغزلسرایی دربارۀ زنان |
بالابودن اعتبار اجتماعی زن آزاده، ننگدانستن اسارت زنان، آراستگی ظاهری زنان، نگاه ابزاری و جنسی به زن (توصیف ویژگیهای جسمانی زنان در اشعار)، کمتوجهی به ویژگیهای معنوی زنان |
1377 |
«نگاهی گذرا به تصویر زن در غزل جاهلی» |
2 |
تفاوت حقوق و اعتبار اجتماعی زنان آزاده و کنیز در جاهلیت |
||||
ارزشمندی رعایت اصول اخلاقی بهوسیلۀ زنان در عصر جاهلیت |
برتری پسر بر دختر بنابر شرایط زیستمحیطی، ننگِ داشتن دختر، دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، بالابودن اعتبار اجتماعی زنان آزاده، نگاه ابزاری و جنسی به زن (توصیف ویژگیهای جسمانی زنان در اشعار)، عفت و پاکدامنی زنان، مشارکت نظامی زنان، فعالیت ادبی زنان در جاهلیت |
1378 |
«زن در جاهلیت عرب» |
3 |
تفاوت حقوق و اعتبار اجتماعی زنان آزاده و کنیز در جاهلیت |
||||
حضور فعال زن در جامعۀ عصر جاهلی |
||||
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
||||
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
جایگاه پست زنان در جاهلیت، ننگِ داشتن دختر، دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، تضعیف حقوق زنان در ازدواجها و طلاقها، نداشتن حق مالکیت اقتصادی برای زنان |
1380 |
«بررسى تطبیقى زن در نگاه جاهلیت، ادیان اسلام و فمینیسم» |
4 |
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
جایگاه پست زنان در جاهلیت، دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، ننگِ داشتن دختر، تضعیف حقوق زنان در ازدواجها و طلاقها، منشأ مکر و حیله دانستن زنان، پرهیز از مشورت با زنان |
1383 |
«بازگشت سنن جاهلی در دوران پس از پیامبر و نقش آن در تحول منزلت زن» |
5 |
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
تضعیف حقوق زنان در ازدواج، اختیارداشتن زنان بیوه در امر ازدواج، به ارث بردن زنان بعد از مرگ همسران |
1384 |
«گونههای ازدواج در عصر جاهلی» |
6 |
مقوله محوری |
مفاهیم |
سال چاپ |
عنوان اثر |
ردیف |
سیر تطوری تغییر نظام مادرسالاری به پدرسالاری |
بالابودن اعتبار زنان عرب در دورۀ مادرسالاری، اعتبار و تکریم زنان بادیه، بالابودن اعتبار اجتماعی زن آزاده، جایگاه پست زنان در جاهلیت، تضعیف حقوق زنان در ازدواج و طلاقها، ننگِ داشتن دختر، دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، اعتباریافتن جایگاه انسانی زن بعد از ظهور اسلام |
1387 |
«تحول تطور جایگاه زن در جزیرهالعرب» |
8 |
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
||||
احیای حقوق انسانی زن در اسلام |
||||
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
نگاه ابزاری و جنسی به زن |
1389 |
«جاهلیت یک سرشت نهدورهای گذرا» |
9 |
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
جایگاه پست زنان در جاهلیت، تضعیف حقوق زنان در ازدواج و طلاقها، دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، اصلاح شرایط ازدواج و طلاق زنان در اسلام |
1389 |
«گونههای طلاق در جاهلیت و تحول نظام طلاق جاهلی با ظهور اسلام» |
10 |
احیای حقوق انسانی زن در اسلام |
||||
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
جایگاه پست زنان در جاهلیت، نگاه ابزاری و جنسی به زنان، دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، اعتباریافتن جایگاه انسانی زن بعد از ظهور اسلام، اصلاح شرایط ازدواج و طلاق زنان در اسلام |
1389 |
«شیوههای مبارزۀ پیامبر(ص) با فرهنگ زنستیزی در عصر جاهلی» |
11 |
احیای حقوق انسانی زن در اسلام |
||||
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
فعالیت اجتماعی زنان، جایگاه پست زن در جاهلیت، دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، تضعیف حقوق زنان در ازدواجها و طلاقها، مشارکت سیاسی زنان، حکمیت و قضاوت زنان، اماندهی برخی زنان به افراد، مشارکت نظامی زنان، فعالیت فرهنگی زنان، فعالیت اقتصادی زنان |
1389 |
«مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در دوران جاهلیت» |
12 |
حضور فعال زن در جامعۀ عصر جاهلی |
||||
فعالیت علمی و ادبی زنان در جاهلیت |
فتنهگری زنان، شومدانستن زنان، ناقصالعقلدانستن زنان، سوادِ داشتن زنان در جاهلیت، فعالیت ادبی زنان، حجاب زنان در جاهلیت، نبود حق مالکیت اقتصادی برای زنان |
1389 |
«نگاهی دوباره به ویژگیهای زن در عصر جاهلیت» |
13 |
رذایل شخصیتی (جنس زن) زنان در جاهلیت |
||||
پوشش زنان در جاهلیت |
||||
پایمالشدن حقوق اقتصادی زنان در جاهلیت |
||||
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
جایگاه پست زنان در جاهلیت، منشأ مکر و حیله دانستن زنان، شومبودن زن، پرهیز از مشورت با زنان، دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، ننگِ داشتن دختر، تضعیف حقوق زنان در ازدواجها و طلاقها، خشونت علیه زنان، اعتباریافتن جایگاه انسانی زن بعد از ظهور اسلام |
1389 |
«بررسی تاریخی زن در جاهلیت و قرآن با توجه به آیۀ ضرب» |
14 |
احیای حقوق انسانی زن در اسلام |
مقوله محوری |
مفاهیم |
سال چاپ |
عنوان اثر |
ردیف |
تفاوت حقوق و اعتبار اجتماعی زنان آزاده و کنیز در جاهلیت |
اختیار زنان آزاده در ازدواج و طلاق، عشق و محبت بین زن و شوهر، خشونت علیه زنان، گرفتن حق طلاق ضمن شروط ازدواج |
1390 |
«تحلیلی نو بر ازدواج و طلاق در جاهلیت» |
15 |
ارتباط عاطفی بین زن و شوهر در جاهلیت
|
||||
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
ننگِ داشتن دختر، دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، شومدانستن زنان، مشورت با زنان، توصیه به خوشرفتاری با دختران، پناهدادن برخی زنان به افراد، گرفتن کُنیۀ پدران از دختران، مقابلۀ برخی مردان با دخترکُشی |
1391 |
«تحلیل قرآنی و تاریخی بر دخترکشی در دورۀ جاهلیت» |
16 |
دفاع موردی از حقوق انسانی زن در جاهلیت |
||||
تفاوت حقوق و اعتبار اجتماعی زنان آزاده و کنیز در جاهلیت |
بالابودن اعتبار اجتماعی زن آزاده، تفاخر به مادران عفیف، تفاخر به مادران پسرزا، انتساب برخی قبایل به مادران، تحقیر مادران کنیز، حق نامگذاری فرزند برای برخی مادران، تکریم مادران آزاده و کنیز در اسلام، جایگاه والای مادر در اسلام |
1391 |
«بررسی تطبیقی جایگاه مادر در فرهنگ جاهلی و اسلامی» |
17 |
حقوق و اعتبار یکسان مادران (آزاده و کنیز) در اسلام |
||||
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
جایگاه پست زنان در جاهلیت، تضعیف حقوق زنان در ازدواجها و طلاقها، دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، ننگدانستن اسارت زنان |
1392 |
«بررسی تاریخی وضعیت اجتماعی زنان در جزیرهالعرب تا سال 600 میلادی» |
18 |
پایمالدانستن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، جایگاه پست زنان در جاهلیت، ننگدانستن اسارت زن، محرومیت زنان از ارث، نگاه ابزاری و جنسی به زنان |
1392 |
«نگاهی به آداب و رسوم دورۀ جاهلیت ازنظر قرآن و تاریخ» |
19 |
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
جایگاه پست زنان در جاهلیت، نگاه ابزاری و جنسی به زن، دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، اعتباریافتن جایگاه انسانی زن بعد از ظهور اسلام، تضعیف حقوق زن در ازدواجها و طلاقها |
1394 |
«مقایسۀ وضعیت زن در جاهلیت و بعد از اسلام» |
20 |
احیای حقوق انسانی زن در اسلام |
مقوله محوری |
مفاهیم |
سال چاپ |
عنوان اثر |
ردیف |
ارزشمندی رعایت اصول اخلاقی توسط زنان در جاهلیت |
مستورکردن دختران در خانه، عفت و پاکدامنی زنان، معاشرت زن برزه (بیرونرونده) با مردم |
1394 |
«تصویر زن «مخدّره» (پردهنشین) در ادبیات جاهلی» |
21 |
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
نگاه ابزاری و جنسی به زن، دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، تأکید اسلام بر اعطای نفقۀ مرد به زن، معرفی مصادیق نفقه در اسلام، تمکین زوجه از همسر |
1395 |
«سیری در باب نفقۀ زنان از عصر جاهلیت تا اسلام» |
22 |
احیای حقوق انسانی زن در اسلام |
||||
پوشش زنان در جاهلیت
|
انحراف در آیین حج ابراهیمی، طواف عریان توسط زنان فقرا، حجاب زن در جاهلیت |
1396 |
«بررسی نظریۀ حجاب حداقلی دربارﺓ وضعیت پوشش در عصر جاهلیت و صدر اسلام» |
23 |
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
تفکیک دخترکشی از اولادکشی در میان اعراب، منع قرآن و پیامبر(ص) از اولادکشی |
1396 |
«تحلیل جامعهشناختی مسئلۀ زنده به گور کردن دختران در جزیزهالعرب عصر جاهلی» |
24 |
احیای حقوق انسانی زن در اسلام |
||||
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، تضعیف حقوق زنان در ازدواج، نبود حق مالکیت اقتصادی برای زنان، به ارث بردن زنان بعد از مرگ همسران، دادن حق مالکیت اقتصادی به زن در اسلام، ارث زنان در اسلام |
1397 |
«جایگاه زن در پیش و پس از اسلام» |
25 |
پایمالشدن حقوق اقتصادی زن در جاهلیت |
||||
احیای حقوق انسانی زن در اسلام |
||||
رذایل شخصیتی (جنس زن) زنان در جاهلیت |
فتنهگری زنان، شومدانستن زنان، بیتأثیربودن نقش مادر در سرنوشت فرزندان، فروش دختر قبل از تولد، حجاب و پوشش زن در جاهلیت، دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، تضعیف حقوق زنان در ازدواج و طلاق، فعالیت اقتصادی زنان در جاهلیت، محرومیت زنان از ارث |
1397 |
«جایگاه حقوقی زن در جاهلیت» |
26 |
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
||||
حضور فعال زن در جامعۀ عصر جاهلی |
||||
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
دخترکشی (زنده به گور کردن دختران)، به ارث بردن زنان بعد از مرگ همسران، تضعیف حقوق زنان در ازدواج |
1398 |
«بررسی پدیدۀ وئاد در جامعۀ عرب قبل از اسلام» |
27 |
مقوله محوری |
مفاهیم |
سال چاپ |
عنوان اثر |
ردیف |
روابط اجتماعی مرد و زن در جاهلیت |
معاشرت اجتماعی زنان و مردان در عصر جاهلیت، فعالیت اقتصادی زنان در جاهلیت، عفت و پاکدامنی زنان، حجاب در جاهلیت، اهمیت تعلیم زنان در اسلام، مشارکت سیاسی زنان در اسلام، معاشرت زنان و مردان در اسلام |
1398 |
«اختلاط مردان و زنان در عصر جاهلیت و صدر اسلام» |
28 |
برقراری ضوابط معاشرت زنان و مردان در اسلام |
||||
پوشش زنان در جاهلیت |
||||
ارزشمندی رعایت اصول اخلاقی توسط زنان در جاهلیت |
عفت و پاکدامنی زنان، حفظ حرمت زنان توسط برخی مردان، حجاب زن در جاهلیت |
1398 |
«حیا و عفاف در عصر جاهلی» |
29 |
پوشش زنان در جاهلیت
|
||||
ارزشمندی رعایت اصول اخلاقی توسط زنان در جاهلیت |
عفت و پاکدامنی زنان، توصیف ویژگیهای جسمانی زنان در اشعار، حجاب زن در جاهلیت |
1399 |
«تصویر عفت و پاکدامنی زن در آیینۀ شعر جاهلی» |
30 |
پوشش زنان در جاهلیت |
||||
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت
|
جایگاه پست زنان در جاهلیت، منشأ مکر و حیله دانستن زنان، شومبودن زنان، ناقصالعقلدانستن زنان، یکساندانستن منشأ آفرینش زن و مرد در قرآن، تضعیف حقوق زنان در امر طلاق در جاهلیت، اصلاح شرایط ازدواج و طلاق زنان در اسلام |
1400 |
«مطالعۀ تطبیقی طلاق در فرهنگ جاهلیت و قرآن با تکیه بر بسترهای معرفتی» |
31 |
رذایل شخصیتی (جنس زن) زنان در جاهلیت |
||||
قوانین و ضوابط حفظ حقوق زن در امر طلاق در اسلام |
||||
احیای سنتهای جاهلی دربارۀ زنان در دورۀ خلفای ثلاث |
عفت و پاکدامنی زنان، ننگِ داشتن دختر، جایگاه پست زنان در جاهلیت، فحشا و فاحشهخانهها در جاهلیت، تضعیف حقوق زنان در امر ازدواج، مقابلۀ اسلام با سنتهای ناروای جاهلی در ارتباط با زنان، اصلاح شرایط ازدواج و طلاق زنان در اسلام، تشویق به ازدواج با زنان بیوه در اسلام، محدودکردن ازدواجها در عصر خلفای ثلاث، احیای برخی سنتهای جاهلی در امر ازدواج در دورۀ خلفای ثلاث |
1400 |
«سیر تحول نهاد خانواده از دوران جاهلیت تا دوران امیرالمؤمنین» |
32 |
رذایل اخلاقی زنان در جاهلیت |
||||
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
||||
احیای حقوق انسانی زن در اسلام |
جدول 2: فراوانیسنجی مقالات فارسی در بازتاب وضعیت زن عرب پیشااسلامی برحسب سال انتشار
Table2. Frequency of Persian articles reflecting the Arab Women's situation in pre-Islamic according to the year of publication
فراوانی سال تألیف |
تعداد |
درصد |
سال تألیف |
تعداد |
درصد |
|
77 |
2 |
25/6 |
91 |
2 |
25/6 |
|
78
|
1 |
125/3 |
92 |
2 |
25/6 |
|
80 |
1 |
125/3 |
94 |
2 |
25/6 |
|
83 |
1 |
125/3 |
95 |
1 |
125/3 |
|
84 |
1 |
125/3 |
96 |
2 |
25/6 |
|
85 |
1 |
125/3 |
97 |
2 |
25/6 |
|
87 |
1 |
125/3 |
98 |
3 |
37/9 |
|
89
|
6 |
75/18 |
99 |
1 |
125/3 |
|
90
|
1 |
125/3 |
400 |
2 |
25/6 |
|
مجموع |
32 |
100 |
||||
پس از معرفی عناوین مقالات و شناسایی مفاهیم و مقولههای آنها مطابق جدول، بسامدسنجی مقالات براساس سال انتشار بررسی میشود. ترتیب زمانی چاپ مقالات نشان میدهد از سال 77 تا 1400 هجری شمسی، مقالات متعددی با موضوع زن در عرب قبل از اسلام به چاپ رسیده است که نشانگر اهمیت این موضوع در میان پژوهشگران فارسیزبان است؛ اما تناوب چاپ مقالات در همۀ سالها یکسان نیست. در برخی از سالها بیش از دو مقاله و در برخی هم یک مقاله به چاپ رسیده است. فراوانیسنجی تعداد مقالات چاپشده برحسب سال انتشار در جدول زیر مشخص میکند که بیشترین مقالۀ چاپشده در کدام سال بوده است.
مطابق جدول، بیشترین مقالات چاپشده در موضوع مدنظر، مربوط به سال 89 با 6 مقاله و سپس سال 98 با 3 مقاله است؛ اما آنچه در این مقالات مهم است، محتوای آنها و مفاهیم و مقولههایی است که بیشترین و یا کمترین کاربرد را در متن مقالات داشتهاند. شناسایی و استخراج مفاهیم و مقولههای موجود در متن مقالات، نهتنها نشاندهندۀ تکرار آنها در این پژوهشها و در بازههای زمانی مختلف است، نگرش نویسندگان را هم در تأکید و تمرکز بر موارد مشابه یا موارد متفاوت نشان میدهد. به این ترتیب، با فراوانیسنجی آنها در جدول زیر، بازتاب وضعیت زن عرب پیشااسلامی در آنها، بهتر شناخته میشود.
جدول 3: فراوانیسنجی مفاهیم استفادهشده دربارۀ وضعیت زن عرب قبل از اسلام در مقالات فارسی
Table3. Frequency of concepts in Persian articles about the Arab women's situation in pre-Islamic
مفاهیم |
تعداد |
درصد |
مفاهیم |
تعداد |
درصد |
دخترکشی (زنده به گور کردن دختران) |
19 |
47/13 |
برتری پسر بر دختر بنابر شرایط زیستمحیطی |
1 |
70/0 |
تضعیف حقوق زنان در ازدواجها و طلاقها |
15 |
63/10 |
بالابودن اعتبار زنان عرب در دورۀ مادرسالاری |
1 |
70/0 |
جایگاه پست زنان |
12 |
51/8 |
انتساب برخی قبایل به مادران |
1 |
70/0 |
ننگِ داشتن دختر |
9 |
38/6 |
تفکیک دخترکشی از اولادکشی |
1 |
70/0 |
نگاه ابزاری و جنسی به زن |
6 |
25/4 |
مقابلۀ برخی مردان با دخترکشی |
1 |
70/0 |
حجاب و پوشش زن |
6 |
25/4 |
اعتبار و تکریم زنان بادیه |
1 |
70/0 |
عفت و پاکدامنی زنان |
5 |
54/3 |
تفاخر به مادران عفیف |
1 |
70/0 |
شومدانستن زنان |
5 |
54/3 |
تفاخر به مادران پسرزا |
1 |
70/0 |
بالابودن اعتبار اجتماعی زنان آزاده |
4 |
83/2 |
فروش دختر قبل از تولد |
1 |
70/0 |
ننگدانستن اسارت زنان |
3 |
12/2 |
تحقیر مادران کنیز |
1 |
70/0 |
فعالیت اقتصادی زنان |
3 |
12/2 |
تفکیک اعتبار اجتماعی زنان آزاده و کنیز |
1 |
70/0 |
منشأ مکر و حلیه دانستن زنان |
3 |
12/2 |
حکمیت و قضاوت زنان |
1 |
70/0 |
به ارث بردن زنان بعد از مرگ همسران |
3 |
12/2 |
آراستگی ظاهری زنان |
1 |
70/0 |
محرومیت زنان از ارث |
2 |
41/1 |
فحشا و فاحشهخانهها در جاهلیت |
1 |
70/0 |
فتنهگری زنان |
2 |
41/1 |
عشق و محبت بین زن و شوهر |
1 |
70/0 |
فعالیت ادبی زنان |
2 |
41/1 |
اختیارداشتن زنان بیوه در ازدواج |
1 |
70/0 |
نبود حق مالکیت اقتصادی برای زنان |
2 |
41/1 |
گرفتن حق طلاق ضمن شروط ازدواج |
1 |
70/0 |
خشونت علیه زنان |
2 |
41/1 |
مشورتگرفتن از زنان |
1 |
70/0 |
مشارکت نظامی زنان |
2 |
41/1 |
توصیه به خوشرفتاری با دختران |
1 |
70/0 |
ناقصالعقلدانستن زنان |
2 |
41/1 |
پناهدادن زنان به افراد |
1 |
70/0 |
پرهیز از مشورت با زنان |
2 |
41/1 |
فعالیت اجتماعی زنان |
1 |
70/0 |
مشارکت سیاسی زنان |
1 |
70/0 |
گرفتن کُنیۀ پدران از دختران |
1 |
70/0 |
فعالیت فرهنگی زنان |
1 |
70/0 |
کمتوجهی به ویژگیهای معنوی زنان |
1 |
70/0 |
سوادداشتن زنان در جاهلیت |
1 |
70/0 |
طواف عریان توسط زنان فقرا |
1 |
70/0 |
مستورکردن دختران در خانه |
1 |
70/0 |
معاشرت زن برزه (بیرونرونده) با مردم |
1 |
70/0 |
اختیار زنان آزاده در ازدواج و طلاق |
1 |
70/0 |
معاشرت اجتماعی زنان و مردان در جاهلیت |
1 |
70/0
|
حق نامگذاری فرزند برای برخی مادران |
1 |
70/0 |
|||
مجموع |
141 |
100 |
بسامد مفاهیم و درصدسنجی آنها نشان میدهد مفهوم دخترکشی که بیشتر ناظر بر زنده به گور کردن دختران است، با 19 مورد تکرار، از بیشترین فراوانی برخوردار است. بعد از آن هم تضعیف حقوق زنان در امر ازدواج و طلاق با 15 بار تکرار، جایگاه پست زنان 12 بار و ننگِ داشتن دختر 9 بار بیشتر از دیگر مفاهیم توسط نویسندگان مقالات فارسی مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به فراوانی این مفاهیم
نسبتبه مفاهیمی چون برتری پسران بر دختران بنابر شرایط زیستمحیطی، فعالیت فرهنگی و اقتصادی زنان و.... به نظر میرسد بیشتر پژوهشگران در تکرار و تأکید بر مفاهیمی که نشانگر وضعیت نامناسب زنان در قبل از اسلام بوده است، متأثر از آیات سورۀ تکویر[1]، الأسرا،[2] نساء،[3] نحل،[4] زخرف،[5] و مجادله[6] بودهاند و این مسئله را کمتر بهصورت تاریخی تبیین کردهاند. همچنین آنها کمتر به بررسی زمینهها و بسترهای موجود در جامعه توجه کردهاند که چنین اتفاقاتی را رقم زدهاند؛ زیرا تکرار و بسامد مفاهیم نشان میدهد، مفاهیمی که ناظر بر نسبت میان شرایط زیستمحیطی و فرهنگی حاکم بر جامعۀ عرب با وضعیت و جایگاه زنان در این جامعه بوده است، کمترین بسامد را (اغلب یکبار تکرار شدهاند و در جدول مشخص است) داشتهاند. از طرفی کاربرد معدود مفاهیمی که ناظر بر مشارکت و حضور فعال زن در جامعه بوده است، نشان میدهد به وجه دیگر از وضعیت زن در جامعۀ عرب پیشااسلامی، که ناظر بر فعالیتهای آنان در عرصههای مختلف بوده است، کمتر توجه شده است.
نمیتوان بهطور دقیق، بازۀ زمانی مشخصی را تعیین کرد که در آن مقالات بیشتر بر وضعیت نامناسب یا حضور فعال زنان در جاهلیت تأکید داشتهاند، بلکه این امر بهصورت موردی و در بازههای زمانی مختلف، مدنظر نویسندگان بوده است؛ زیرا از میان 32 مقاله، 8 مقاله بیشتر از دیگر مقالات، جنبۀ دیگری از وضعیت زنان را بررسی کردهاند که ناظر بر مشارکت و فعالیت آنان در جامعه و همچنین برخورداری از امتیازهایی چون اماندهی یا قضاوت بودهاند. این هشت مقاله به ترتیب در سالهای 77، 89، 90 هرکدام یک مقاله و 2 مقاله در سال 91 و همچنین در هرکدام از سالهای 94، 98 و 99 هم یک مقاله انتشار یافته است. این تناوب نشان میدهد بیش از آنکه بازۀ زمانی، تعیینکنندۀ نوع دیدگاه مقالات به وضعیت زن در قبل از اسلام بوده باشد، نوع نگرش و دیدگاه نویسنده بر بازتاب وضعیت زن عرب قبل از اسلام در این دست از پژوهشهای فارسی، تأثیرگذار بوده است. این تفاوتها را میتوان در فراوانیسنجی مقولههای استخراجشده از مقالات، در جدول زیر نیز نشان داد.
جدول 4: فراوانیسنجی مقولههای استفادهشده در مقالات فارسی مرتبط با موضوع زنِ عرب پیشااسلامی
Table4. Frequency of categories in Persian articles about the Arab women's situation in pre-Islamic
مقولهها |
تعداد |
درصد |
پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت |
22 |
30/42 |
پوشش زنان در جاهلیت |
5 |
61/9 |
تفاوت حقوق و اعتبار اجتماعی زنان آزاده و کنیز در جاهلیت |
4 |
69/7 |
ارزشمندی رعایت اصول اخلاقی توسط زنان در جاهلیت |
4 |
69/7 |
حضور فعال زن در جامعۀ عصر جاهلی |
3 |
79/5 |
رذایل شخصیتی (جنس زن) زنان در جاهلیت |
3 |
79/5 |
پایمالشدن حقوق اقتصادی زنان در جاهلیت |
2 |
84/3 |
پایمالشدن حقوق اقتصادی زن |
2 |
84/3 |
ارتباط عاطفی بین زن و شوهر در جاهلیت |
1 |
92/1 |
دفاع موردی از حقوق انسانی زن در جاهلیت |
1 |
92/1 |
روابط اجتماعی مرد و زن در جاهلیت |
1 |
92/1 |
فعالیت علمی و ادبی زنان در جاهلیت |
1 |
92/1 |
رذایل اخلاقی زنان در جاهلیت |
1 |
92/1 |
سیر تطوری تغییر نظام مادرسالاری به پدرسالاری |
1 |
92/1 |
تغزلسرایی دربارۀ زنان در جاهلیت |
1 |
92/1 |
مجموع |
52 |
100 |
مقولههای موجود نشان میدهد «پایمالشدن حقوق انسانی زن در جاهلیت» با 22 مورد و بیش از 42درصد، از بیشترین فراوانی برخوردار بوده است، در حالی که مقولههای ناظر بر علتیابی پدیدههایی مانند دخترکُشی، اثر شرایط زیستمحیطی بر وضعیت زن، چارچوب اصول اخلاقی زنان، اختیارات و محدودیتهای زنان و... ــ که در جدول، تعداد و درصد آنها مشخص شده است و نشانگر رویکرد علمی و تحقیقی به موضوع است ــ کمترین بسامد را دارد.
نکتۀ دیگری که لازم است به آن توجه شود، مفاهیم و مقولههای موجود در آن دسته از مقالاتی است که با رویکرد مقایسهای، وضعیت زن را در قبل و بعد از اسلام بررسی کردهاند. شناسایی مفاهیم و مقولههای این مقالات دربارۀ وضعیت زن عرب بعد از اسلام (دربارۀ قبل از اسلام در جدول قبلی آورده شد)، نگرش موجود در آنها را دربارۀ زنان در دورۀ اسلامی روشن میکند. برای جلوگیری از اطالۀ بحث، در جدول زیر نشان داده میشود:
جدول 5: مفاهیم و مقولههای استفادهشدۀ مقالات فارسی دربارۀ وضعیت زن عرب بعد از ظهور اسلام
Table5. Concepts and categories used in Persian articles about the Arab Women`s situation after Islam
مفاهیم |
تعداد |
درصد |
مقولهها |
تعداد |
درصد |
اعتباریافتن جایگاه انسانی زن بعد از ظهور اسلام |
4 |
66/16 |
احیای حقوق انسانی زن در اسلام |
9 |
23/69 |
اصلاح شرایط ازدواج و طلاق زنان در اسلام |
4 |
66/16 |
حقوق و اعتبار یکسان مادران (آزاده و کنیز) در اسلام |
1 |
69/7 |
منع قرآن و پیامبر(ص) از اولادکشی |
1 |
16/4 |
قوانین و ضوابط حفظ حقوق زن در امر طلاق در اسلام |
1 |
69/7 |
تکریم مادران آزاده و کنیز در اسلام |
1 |
16/4 |
برقراری ضوابط معاشرت زنان و مردان در اسلام |
1 |
69/7 |
جایگاه والای مادر در اسلام |
1 |
16/4 |
احیای سنتهای جاهلی دربارۀ زنان در دورۀ خلفای ثلاث |
1 |
69/7 |
تأکید اسلام بر اعطای نفقۀ مرد به زن، |
1 |
16/4 |
مجموع |
13 |
100 |
معرفی مصادیق نفقه در اسلام |
1 |
16/4 |
|
||
تمکین زوجه از همسر |
1 |
16/4 |
|
||
دادن حق مالکیت اقتصادی به زن در اسلام |
1 |
16/4 |
|
||
ارث زنان در اسلام |
1 |
16/4 |
|
||
اهمیت تعلیم زنان در اسلام |
1 |
16/4 |
|
||
مشارکت سیاسی زنان در اسلام |
1 |
16/4 |
|
||
معاشرت زنان و مردان در اسلام |
1 |
16/4 |
|
||
یکساندانستن منشأ آفرینش زن و مرد در قرآن |
1 |
16/4 |
|
||
مقابلۀ اسلام با سنتهای ناروای جاهلی در ارتباط با زنان |
1 |
16/4 |
|
||
تعدیل ازدواجها و طلاقها در اسلام |
1 |
16/4 |
|
||
تشویق به ازدواج با زنان بیوه در اسلام |
1 |
16/4 |
|
||
محدودکردن ازدواجها در عصر خلفای ثلاث |
1 |
16/4 |
|
||
احیای برخی سنتهای جاهلی در امر ازدواج در دورۀ خلفای ثلاث |
1 |
16/4 |
|
||
مجموع |
24 |
100 |
|
درمجموع 24 مفهوم از مقالات، بیشترین تعداد یعنی 8 مورد، دربارۀ «اعتباریافتن زن بعد از اسلام» و «اصلاح شرایط ازدواج و طلاق» است. به نظر میرسد در این مقالات، تلاش شده است تا ضعفهایی در دورۀ اسلام جبران شود که برای زن عرب در دورۀ قبل از اسلام متصور شده بود؛ به همین سبب در مقولهها هم، مقولۀ «احیای حقوق انسانی زن در اسلام» با 9 مورد تکرار، از بیشترین بسامد برخوردار است. این مقوله، در مقابل مقولۀ «پایمالشدن حقوق انسانی زن» در جاهلیت آمده است. به نظر میرسد در این دسته از مقالات، رویکرد سیاه و سفیدی به دورۀ قبل و بعد از اسلام حاکم بوده است؛ زیرا بیشتر وضعیت نامناسب زن در جاهلیت، مانند دخترکُشی، ننگِ داشتن دختر، تضعیف حق زنان در ازدواجها و طلاقها و... را برجستهتر نشان دادهاند؛ بهعبارتی شرایط اسفناک و تاریکی را برای زنان ــ حداقل در منطقۀ حجاز که محل ظهور اسلام بوده است ــ متصور شدهاند. در مقابل، دورۀ اسلامی را احیاگر حقوق انسانی زن و اصلاحگر بخش مهمی از شرایط نامناسب زنان در دورۀ قبل دانستهاند. این وضعیت در مقولههایی نمایان است که بیانگر «اصلاح نگرش به زن در اسلام»، «اصلاح ازدواجها و طلاقها با حفظ حقوق زن»، «مقابله با دختر ُکشی و اولادکُشی در قرآن»، «احترام یکسان به مادران کنیز و آزاده»، «تکریم مادران»، «بالارفتن منزلت زنان»، «اهمیت تعلیم برای زنان و ایجاد ضوابط در روابط زن و مرد در اسلام» بوده است. مقایسۀ این مقولهها با مقولههای مربوط با وضعیت زن عرب پیش از اسلام، تصویری از دو جامعۀ متضاد را نشان میدهد که در یکی زن وضعیت نامطلوب و اسفناکی دارد و در دیگری، از وضعیت مطلوب و شرایط مناسبی برخوردار شده است. احتمالاً این بخش از پژوهشهای فارسی، با پیشداوری و حتی پیشفرضهای ذهنی انجام شده است؛ به همین سبب نهتنها یافتۀ جدیدی به جامعۀ علمی عرضه نکردهاند، مفاهیم و مقولههای مشترک را در همان چارچوب ذهنی، که نشانگر نوعی نگاه سیاه و سفیدی به وضعیت زن عرب قبل و بعد از اسلام است، بررسی کردهاند. همین نوع نگاه باعث شده است وجه تاریخی زن عرب پیشااسلامی، که باید در شرایط و بستر جامعۀ محل زیست به آن توجه شود، نادیده گرفته شود.
کمتوجهی مقالات فارسی به متغیرهای اثرگذار در بازتاب وضعیت زن عرب پیشااسلامی
پژوهش دربارۀ وضعیت زنان عرب قبل از اسلام، با دشواریهایی همراه است، ازجمله نبود دادههای تاریخی کافی ــ که گویای واقعیت شرایط زیست زنان در همۀ جنبههاست ــ غلبۀ نگرشهای دینی حتی بر متون تاریخی و نبود مستندات لازم که در دورۀ پیش از اسلام ثبت شده باشند؛ به همین سبب پژوهشگر برای تحقیق در این موضوع، با مشکلاتی ازجمله دریافت دادههای صحیح و منطبق با امر واقع، مواجه است. یکی از عوامل اثرگذار بر نوع نتایج مقالات فارسی، در موضوع مدنظر نیز، همین مسئله است. پژوهشگرانی که به دادههای تاریخی متأثر از نگرشهای دینی استناد کردهاند، بیشتر وجه اسفناک زن عرب پیشااسلامی را به تصویر کشیدهاند، در حالی که دستۀ دیگر از پژوهشگران که به دادههای ادبی برگرفته از متون ادبی عرب استناد کردهاند، وجه دیگری از وضعیت زنان را نشان دادهاند که نشانگر ارزشمندی اصول اخلاقی، حضور فعال آنان در جامعه و... است. در این میان، برخی پژوهشگران هم تلاش داشتهاند تا با بررسی علتها، زمینهها و بسترهای اجتماعی اثرگذار بر وضعیت زنان، موضوع را واکاوی کنند. هرچند در این مقالات، رویکرد پژوهشی برجستهتر است، تعداد آنها اندک و انگشتشمار است.
نگارنده ضمن ارجنهادن بر تمامی پژوهشهای انجامشده در موضوع مدنظر، که حاصل تلاش و کوشش پژوهشگران فارسیزبان در موضوعی است که بررسی آن با دشواریهایی همراه است، نکاتی را برای توجه بیشتر به وضعیت زنان عرب پیشااسلامی ارائه میدهد تا شاید رهنمونی برای پژوهشگران آینده باشد که قصد تحقیق در موضوع مربوطه را دارند. هرچند بررسی مواردی که به آنها اشاره خواهد شد، نیازمند اثر پژوهشی مستقلی است، به اقتضای مقالۀ پیشرو، کلیت آنها مطرح میشود و پژوهشگران علاقهمند، مختارند تا با استفاده از طرح موضوع و معرفی متغیرها، تحقیقات و پژوهشهای مستقلی را در این زمینه انجام دهند.
ورود به بحث زنان و مسائل مربوط به آنان در جامعۀ عرب قبل از اسلام، بدون توجه به نسبتسنجی میان شرایط زیستمحیطی با وضعیت معیشتی و همچنین فرهنگ و سنتهای اجتماعی حاکم بر قبایل عرب در نواحی مختلف، ناقص خواهد بود؛ زیرا اختیارات و محدودیتهای زنان، میزان برخورداری آنان از حقوق انسانی، اجتماعی و اقتصادی ، ــ یا بهعبارتی حقوق شهروندی که امروزه در زیست مدنی درخور توجه است ــ در همۀ مناطق و نواحی یکسان نبوده است. تفاوتهای موجود هم در مناطق سهگانۀ شمال، جنوب و حجاز و هم در منطقۀ حجاز ــ که محل ظهور اسلام بود ــ ، میان قبایل بدوی و حضری و حتی میان قبایل حضری چون مکه و یثرب، وجود داشت.
در تفاوتهای منطقهای، وضعیت زنان عرب قبل از اسلام در مناطق شمالی و جنوبی با منطقۀ حجاز مقایسهشدنی نیست. در این مناطق، تا حدود زیادی شرایط مناسب برای رشد اجتماعی و حتی سیاسی زنان مهیا بود؛ بهگونهای که آنان با توجه به توانمندیهای فردی، میتوانستند به سطوح بالای قدرت دست یابند که نمونۀ آن در ملکۀ سبا و تدمر مشاهده میشود. بررسی بسترهای زیستی، ریشههای تمدنی و حتی زیست شهری، بهخصوص در مناطق جنوبی که سطح تفکر جامعه را دربارۀ زنان ارتقا داده بود، میتواند از متغیرهای بررسیشده در این زمینه باشد. این در حالی است که در منطقۀ حجاز، وضعیت متفاوت بود و زنان بهصورت مستقیم شانسی برای ورود به عرصۀ قدرت پیدا نمیکردند. البته زنانی مانند هند، همسر ابوسفیان بودند که بر مردان صاحب قدرت اثر میگذاشتند، ولی خود بهصورت مستقیم صاحب قدرت نمیشدند. با وجود این، همۀ زنان منطقۀ حجاز، قدرت و آزادی عمل یکسانی نداشتند. علت این مسئله بیش از هر چیز، در ساختار اجتماعی جامعه جستوجو میشود.
ساختار اجتماعی جامعۀ عرب، بهخصوص در منطقۀ حجاز، از نوعی ردهبندی اجتماعی متأثر از عوامل قدرت، ثروت و اعتبار برخوردار بود. چنین وضعیتی باعث میشد زنان در لایههای مختلف اجتماع، سطوح متفاوتی از آزادی، اختیار و یا محدودیت را داشته باشند؛ بهگونهای که تضعیف حقوق انسانی زن در امر ازدواج و طلاق، که مورد اذعان بیشتر مقالات فارسی بوده است، برای همۀ زنان بهصورت یکسان نبود. زنان ردهبالای اجتماع، نهتنها حق انتخاب همسر را داشتند، حق طلاق را هم از همسرانشان میگرفتند (ابن هشام، بیتا: 1/137). سلمی، همسر هاشمبنعبدمناف[7] و هند، همسر ابوسفیان ازجمله زنانی بودند که از این حق برخوردار شدند. هند بهصراحت به پدرش اعلام کرد که در امر انتخاب همسر، اختیار خود را دارد و پدر هم این حق را برای او محفوظ داشت (ابن سعد: 8/187). موارد متعدد دیگری وجود دارد که اگر دخترانی رفتار همسرانشان را نمیپسندیدند، آنها را ترک میکردند. در کتاب عصر جاهلی، نکات ارزندهای در این باره بیان شده است (ضیف، 1960: 84).
این موارد و نمونههای متعدد دیگری چون نفوذ زنان در قبیله (که حتی نام قبیله از آنها گرفته میشد و البته برخی مقالات فارسی هم آنها را بررسی کردهاند) نشان میدهد که نباید در بحث وضعیت زنان در جامعۀ عرب قبل از اسلام، نتایج به دست آمده از وضعیت اسفبار زنان را به کل منطقه و همۀ قبایل تعمیم داد و جامعۀ عرب قبل از اسلام را یک جامعۀ زنستیز معرفی کرد، بلکه باید تفاوتهای موجود را هم در مناطق و نواحی مختلف و هم در لایههای اجتماع، مدنظر قرار داد.
شرایط زیستمحیطی، متغیر دیگری است که بر وضعیت زنان عرب پیشااسلامی اثرگذار است و باید به آن توجه شود. شرایط زیستمحیطی بادیه با مناطق حضری یکسان نبود. در مناطق بدوی، بهخصوص محدودۀ نجد، درهها و تپههایی از سنگهای آهکی و گاه ماسهای وجود داشت و از کمبود آب رنج میبرد. در این ناحیه، رویش و رشد گیاهان ماندگار نبود و سریع از بین میرفت؛ به همین سبب، برخی جغرافیادانان نجد را به سرزمین خشک و سخت توصیف کردهاند (ابوالفدا، 2007: 109-110؛ علی، 1993: 1/157-158). آب باران نیز که اساس حیات ساکنان این نواحی بود، بهسرعت در زمین ماسهای فرومیرفت و تنها قسمتهایی برای مدتی باقی میماند که چاهها و داراتها[8] در آنها وجود داشت (ابن فقیه همدانی، 1416: 90؛ ابن منظور، بیتا: 4/ 296). وجود چنین شرایطی، محدودیتهای جغرافیایی و اقلیمی را برای تهیۀ مواد غذایی وجود میآورد که نیاز اولیۀ ساکنان این نواحی بود. با نگاهی به نوع مواد غذایی ساکنان بادیه، که برخی منابع تاریخی به آن اشاره کردهاند، مشخص میشود مواد اصلی غذایی آنان، مرتبط با شرایط زیستمحیطیشان بوده است؛ چنانکه مسعودی با نقل اخباری از ملاقات یکی از خطیبان عرب با خسروانوشیروان، غذای صحرانشینان را «شیر»، «نبیذ» و «خرما» معرفی کرده است (مسعودی، 1409: 2/98). در پژوهشی دیگر دربارۀ وضعیت معیشت اعراب بدوی، ارکان غذایی رایج در میان آنان، که اشراف و بزرگان نیز از آنها استفاده میکردند، «خرما»، «شیر»، «شبدر»، «آرد»، «جو»، «گندم»، «پیه گداختۀ حیوانات»، «کشک و لبنیات» دانسته شده است (علی، 1993: 7/ 575). اساس مواد غذایی ساکنان بادیه با شرایط زیستمحیطی و میزان آب و مرتع برای دام بستگی داشت. در صورت کمبود و ناتوانی در تهیۀ آنها، زد و خوردهای قبیلهای به وقوع میپیوست. در چنین شرایطی، اهمیت نیروی ذکور برای حفظ بقای قوم و قبیله دوچندان میشد؛ زیرا با برخورداری از قوای جسمانی هم میتوانست نیروی مؤثری باشد و هم در صورت شکست، ننگ اسارتی را که برای زنان بود، برای قبیله ایجاد نمیکرد.
در مناطق حضری هم، مشکل تأمین مواد غذایی تا قبل از رواج سفرهای تجاری زیاد بود. هرچند میزان سختی و خشونت طبیعت در همۀ قسمتها یکسان نبود، هرچه بهسمت تهامه و سواحل دریای سرخ نزدیکتر میشدند، شرایط زیستمحیطی برای تأمین مواد اولیۀ غذایی در محیط فراهمتر میشد؛ اما همواره بحث تأمین معیشت بهعنوان دغدغۀ اصلی مردم حجاز مطرح میشد. وجود چشمهها، زمین مستعد کشت، آب مناسب ــ هرچند ازطریق چاه ــ وجود داشت. در بخشهای کوهستانی و پرآب حجاز، ازجمله کوه رضوی، باعث شد محصولات باغی و زراعی کشت شود (صبرى پاشا، 1382: 54). آبهایی که از کوه رضوی سرازیر میشد، در مسیر باعث رویش گیاهان خوراکی ازجمله قَرَظ[9]، به مقدار فراوان شد. علاوه بر آن، برخی میوهها و گیاهان به عمل میآمدند که مصرف خوراکی داشتند (قزوینی، 1373: 137). وجود وادیها، بهخصوص در یثرب هم، نقش مهمی در کشت محصولات کشاورزی داشت و باعث تولید و عرضۀ این محصولات به جامعه میشد (ابن شبه نمیری بصری، 1410: 1/ 146). با رونقگرفتن تجارت و بازرگانی و امکان تعامل فرامرزی، مشکلات غذایی در بیشتر مناطق کمتر شد و حتی زنان شانس بیشتری برای فعالیت در عرصۀ اقتصادی پیدا میکردند (عباسیمقدم و مشهدی علیپور، 1389: 195-228). شواهد تاریخی مبنی بر فعالیت تجاری برخی زنان، مشاغلی چون فروش برخی کالاهای وارداتی و... نشان از فعالیت اقتصادی آنان دارد (طبری، 1387: 2/280-282)؛ بنابراین چهبسا با بررسی این نوع متغیرهای اثرگذار بر وضعیت زنان، تصویر متفاوتتری از وضعیت زن در جامعۀ عرب پیشااسلامی و حتی حضور فعال او را در جامعه ارائه شود.
متغیر دیگری که در بحث وضعیت زنان عرب پیشااسلامی بررسیشدنی است، شرایط فکری و فرهنگی موجود در منطقۀ حجاز است. البته باید به تفاوتهای فکری و فرهنگی موجود میان قبایل بدوی و حضری و قبایل حضری با همدیگر هم توجه کرد. به نظر میرسد در قبایل بدوی، نگاه حیثیتی به زن وجود داشته است و چهبسا برای یک عربِ متعصب، غیرت مردانه به حساب میآمد. این تفکر در نوع رفتار با زنان دیده میشد. مواردی چون پردهنشینی دختران ــ به نشانۀ حجب و حیا ــ، توجه به عفت و رعایت مسائل اخلاقی، ننگ اسارت زنان و... که بیشتر در بادیه وجود داشته است، حاکی از این نوع نگاه به زنان است؛ به همین سبب هم در اشعار ادبی برخی شعرای بدوی عرب، رعایت اصول اخلاقی بهوسیلۀ زنان یا همسران، از اهمیت بالایی برخوردار بود و ستایش میشد (اصفهانی، 1415: 21/122-123)[10]. البته این طرز تفکر را ابن خلدون (1408) هم یادآور شده و اذعان کرده است که بادیهنشینان از صفات بدى دورترند که در نتیجۀ فزونى عادات ناپسند و زشت است. در این صورت نمیتوان وجود نمونههایی از فحشا و رذایل اخلاقی را در جامعۀ عرب، به کل جامعه تعمیم داد و تصویری خلاف واقع از زن عرب پیشااسلامی را ارائه کرد.
تفاوتهای فکری و فرهنگی موجود میان قبایل حضری، از دیگر متغییرهای اثرگذار بر تفاوت وضعیت زنان در منطقۀ حجاز است. مهمترین این تفاوتها میان ساکنان یثرب و مکه مشاهده میشود. بیشتر ساکنان عرب یثرب را قبایل اوس و خرزج تشکیل میدادند که از اعراب جنوبی با پیشینۀ فرهنگی و تمدنی بودند.
این سابقۀ تمدنی که باعث آزادی عمل و اختیارات بیشتر زنان یثرب نسبتبه دیگر مناطق حجاز شده بود ــ گفته شده است که بزرگان و رؤسای قبایل حمیر در تولد دخترانشان برای آنان تدارک ویژهای میدیدند، حتی قصر مخصوص را برای آنان میساختند (آلوسی بغدادی، 2009: 2/26) - بر نوع نگاه افراد به زن، اثر گذاشت؛ بهگونهای که پس از مهاجرت مسلمانان مکه به یثرب، یکی از نگرانیهای برخی مردان مهاجر، تأثیرگذاری آزادی و اختیارات زنان یثرب بر زنان مکی بود. آنان در این باره نهتنها به پیامبر(ص) شکایت میکردند، تلاش داشتند زنان خود را نیز از فعالیتهای اجتماعی منع کنند (ابن سعد، 1410: 8/146؛ ابن اثیر، 1409: 7/201؛ ابن حجر عسقلانی، 1415: 4/ 364). به نظر میرسد این تفاوتها هم میان نواحی بدوی و حضری و هم درون قبایل هر ناحیه، باعث نگاه دوگانه به زن در عرب پیشااسلامی شده و در مقالات فارسی، بررسی شده است. هرچند این دوگانه در ظاهر، تصویری متناقض از زن عرب پیشااسلامی را نشان میدهد که از یک طرف حقوق انسانی او پایمال میشود و از طرفی دیگر در جامعه فعالیت میکند، اما نشان از تفاوتهای فکری و فرهنگی موجود در منطقۀ حجاز است که بررسی آن بهصورت دقیق و با تبیین تاریخی، نیازمند پژوهشی مستقل با ارائۀ شواهد و استنادات تاریخی است.
نتیجه
منطقۀ حجاز پس از ظهور اسلام در دورۀ گذار از پیشااسلامی به پسااسلامی قرار گرفت و تحولاتی در زمینههای مختلف در آنجا اتفاق افتاد. بررسی وقایع و رخدادهای قبل از اسلام، ازجمله بحث زنان بهسبب اینکه بیشتر مواد تاریخی آنها در دورۀ اسلامی و حتی متأثر از نگرش دینی مورخان ثبت شده است، با دشواریهایی همراه است و امکان ارائۀ تصویری منطبق بر واقعیتهای موجود در آن جامعه را کمرنگ کرده است؛ به همین سبب، بیشتر فضای آموزههای دینی از وضعیت زن در جامعۀ عرب پیشااسلامی ناظر بر دخترکُشی (زنده به گور کردن)، یا بروز غضب و ناراحتی در زمان تولد دختر بر آثار پژوهشی حکمفرماست. درست است که این موارد در جامعۀ عرب وجود داشته و قرآن هم به آنها اشاره کرده است، اما نمیتوان به کل جامعه تعمیمشان داد؛ به همین سبب استناد بسیاری از پژوهشگران به این موارد، باعث شده است تا شرایطی از وضعیت زن در جامعۀ عرب قبل از اسلام ارائه شود که بیشتر ناظر بر خشونت علیه زنان، نگاه ابزاری و جنسی به زن، پایمالشدن حقوق انسانی زنان، نداشتن آزادی و اختیار عمل در امر ازدواج و طلاق، تنوع ازدواجها و طلاقهاست.... با وجود تلاش برخی دیگر از پژوهشگران برای بررسی وجوه کمتر شناخته شده از وضعیت زن عرب قبل از اسلام که در مقولههایی چون پاکدامنی و عفت، رعایت اصول اخلاقی، کُنیۀ برخی پدران به نام دختران، اختیار برخی زنان در امر ازدواج و طلاق، مشورت با زنان و... نمایان است، نگرش غالب، ارائۀ همان وجه منفی از وضعیت زن در این دوره است. در مقابل هم، دورۀ اسلامی را احیاگر و اصلاحگر وضعیت زنان در ابعاد مختلف دانستهاند؛ بنابراین رویکردهای کلیشهای و نگاه سیاه و سفیدی به دورۀ قبل و بعد از اسلام، شناخت کمتر به تفاوتهای زیستمحیطی و فرهنگی حاکم بر مناطق جزیرهالعرب، ضعف استفاده از روشهای علمی و... هم از موارد مهمیاند که بر این دست از پژوهشها، اثر گذاشتهاند. نکتۀ دیگر، کمتوجهی پژوهشگران به پیشینهیابی و نقد پیشینههاست؛ بهگونهای که مفاهیم و مقولههای پرتکرار در مقالات متقدم و متأخر، به فراوانی به چشم میخورد. در صورتی که اگر اصول پیشینهنویسی رعایت میشد، مقالات متأخر میبایست یافتۀ جدیدتری را نسبت به مقالات متقدم ارائه میدادند. این امر یکی از جدیترین آسیبها در پژوهشهای فارسی، بهخصوص در موضوع زنان عرب پیش از اسلام است.
آنچه در مقالۀ پیشرو، در تحلیل انتقادی از آثار بررسیشده مدنظر قرار گرفت، تأکید بر توجه به نسبت میان شرایط زیستمحیطی و تفاوتهای فرهنگی موجود در میان قبایل، با وضعیت زن عرب پیشااسلامی است که نشان میدهد زنان هم محدودیتها و ممانعتهایی در حقوق فردی و اجتماعی داشته و هم در مواردی، از آزادی و اختیار نسبی برخوردار بودهاند. چهبسا بررسی این موارد، به دور از پیشداوریها و تعصبات دینی، زوایای دیگری از وضعیت زن عرب پیشااسلامی را نمایان کند.
[1] . وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ (8) بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ (9)
[2] . وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبیراً (31)وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبیلاً (32)
[3] . وَ لا تَنْکِحُوا ما نَکَحَ آباؤُکُمْ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ ساءَ سَبیلاً (22)
[4] . وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظیمٌ (58) یَتَوارى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ (59).
[5] . وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِما ضَرَبَ لِلرَّحْمنِ مَثَلاً ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظیمٌ (17)
[6] . الَّذینَ یُظاهِرُونَ مِنْکُمْ مِنْ نِسائِهِمْ ما هُنَّ أُمَّهاتِهِمْ إِنْ أُمَّهاتُهُمْ إِلاَّ اللاَّئی وَلَدْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَیَقُولُونَ مُنْکَراً مِنَ الْقَوْلِ وَ زُوراً وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ (2)
[7] . سلمی، همسر هاشم بن عبدمناف، ازجمله زنانی بود که قبلاً به ازدواج احیحة ابن جلاح درآمده بود و از او پسرى داشت. پس از جدایى از او، به همسرى هاشم درآمد. در ابتدا بهواسطۀ عزت و مقامى که این زن در میان قبیلۀ خود داشت، شوهر اختیار نکرد تا اینکه با او شرط کردند که اختیار طلاق با خودش باشد و هرگاه مایل نبود با مردى زندگى کند، از او جدا شود.
[8] . ریگزارهای سفید دایرهایشکل که شکافی دایرهوار در میانۀ آن قرار دارد و عمدتاً برای کشاورزی از آنها استفاده میشد.
[9] . قَرظ- قرض، درخت صمغ عربى است که به نام اقاقیا نیز خوانده مىشود و آن، غیر از اقاقیاى معمولى است ( معین).
[10] . شنفری، یکی از شعرای مشهور عرب قبل از اسلام، در ابیاتی به تمجید از نوع پوشش و حجب و حیای همسرش پرداخته است و او را بهسبب این ویژگی ستوده است. ترجمۀ این اشعار به شرح زیر است:
«مرا پسند افتاد و شیفته کرده است، چون مقنعهاش هنگام راهرفتن، از رخ نمیافتد و این سو و آن سو را نمینگرد. هنگام تنگیایی، شیر شامگاهی را به همسایگان هدیه میبرد و از سرزنش پاک است، حال آنکه بسیاری خاندانها به ننگ آلودهاند. هماره سرش پایین است و گویی روی زمین دنبال چیزی میگردد و اگر چیزی پرسند، کوتاه جواب میدهد. هرچه داستان زنان هست، نام امیمه به پاکدامنی و حرمت میرود، نه اینکه ننگ شوهر باشد و چون شوی عصرگاهان به خانه رسد، به کانون سعادت و شادی باز آمده و هرگز از زن نپرسد امروز کجا بودهای؟» (ضیف، 1960: 85).