گرایشهای سیاسی، مذهبی ایلخانان براساس مسکوکات ایلخانی 756-651 هـ.ق

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد

چکیده

با روی کارآمدن ایلخانان در ایران، ایرانیان و دستگاه دیوانسالاری آنان دست‌اندرکار بازسازی سنت‌ها و روشهای گذشته شدند. سکه‌های دوره ایلخانی نشان دهنده تحولات سیاسی، اجتماعی و مذهبی است که با بررسی آنها می‌توان به برخی از تحولات آن دوره پی برد. این سکه‌ها، از سوی ایلخانانی چون غازان‌خان، اولجایتو و ابوسعید در میانه سالهای 696/ 1296 و 737/ 1336 ضرب شده‌اند. برخی از آنها، شاهکارهایی از خطوط منقور هستند که پیام سکه‌ای اسلامی دارند. مغولان دارای تسامح و تساهل مذهبی بودند و این امر در مورد سکه‌‌های آنان نیز آشکار است. اولین حاکمان مغول با اینکه دارای مذهب دیگری بودند، اما نقوش اسلامی در سکه‌های آنان وجود دارد. برای مثال، هولاکو مذهب بودایی داشت و همسرانش مسیحی بودند، اما در سکه‌هایش شعارهای اسلامی وجود دارد. از زمان تشکیل حکومت ایلخانان، با اینکه برخی از آنان اسلام آوردند و پیام‌های اسلامی در سکه‌ها وارد شد، اما نام و القاب ایغوری نیز بر سکه‌ها نقر می‌شد. از زمان سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) به خاطر تغییر مذهب وی از تسنن به تشیع، سکه‌ها دارای عبارات شیعی بخصوص علی ولی‌الله و نام دوازده امام شد. این عبارات، از سال 710 هجری در سکه‌ها رسمیت یافت و در نهایت، در دوره همین ایلخان نامهای خلفای راشدین برای اولین بار در سکه‌های مغولان نمایان شد. اطلاعات استخراج شده از روی سکه‌ها، نشان می‌دهد در ابتدا ایلخانان تعصبی نداشتند و برخی علامتهای مربوط به مسیحیان، یهودیان و اویغورها در سکه‌های آنان وجود داشت. همچنین از خطوط فارسی، عربی و اویغوری استفاده می‌کردند، اما در اواخر حکومت ایلخانان گرایشهای سیاسی و مذهبی باعث ظهور و حذف برخی از شعارهای مذهبی گردید.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The religious and political attitudes of Ilkhans towards the Ilkhanid's coins (1253-1355)

نویسنده [English]

  • Abbas Sarafrazi
Assistant Professor, Department of History, Ferdowsi University of Mashhad, Iran.
چکیده [English]

With the beginning of the Ilkhanid era, the Iranian bureaucracy restored the traditions and bygone methods. The Ilkhanid coins demonstrated the socio-political and religio-economic developments in aforementioned era. Ibaqa -who was a Buddhist trained by his mother Du Quz Khatun- was interested in Christianity. He married Maryam -The Roman Emperor's daughter- and his tendency was increased towards Christianity. Although he was enemies with the Egyptians and Golden Camp Muslims and fought against them, his coins had the sign of the "Lion and Sun" and the slogan of "No god unless Allah, and Muhammad is his Messenger". These slogans indicate that he wanted to attract Iranians toward his aims. On the other hand, the effect of Iranian bureaucracy can be seen on aforementioned coins. The sign of phoenix on the coins of Ilkhanids and the sign of the Cross actually are indication of influence of Chinese Buddhists and Christianity respectively. In addition, the coins of Ghazan and Uljayto had the Islamic and Shiite mottos. This study tries to evaluate the political, economy and religious conditions of Ilkhanids era according to the coins of mentioned dynasty.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Iran
  • Ilkhanids
  • coins
  • religion
  • politics
  • economy

مقدمه

امروزه، سکه‌شناسی در بیشتر نقاط جهان، مورد توجه مورخان واقع شده است، زیرا بررسی و تحقیق روی سکه‌ها، نشان دهندة انحطاط یا سیر تمدن و شکوفایی اقتصاد سرزمینی در دوران ضرب آن سکه به شمار می‌رود. به همین منظور، امروزه محققان بیش از پیش به ارزش و اهمیت واقعی این علم پی برده و در کارهای مطالعاتی از این اسناد گرانبها و اصیل بهره می‌برند. امروزه، سکه‌شناسی علمی است که مهارت و اطلاعات خاصی را طلب می‌کند و حاصل کار سکه‌شناس در اختیار مورخ برای تجزیه و تحلیل حوادث سیاسی و اجتماعی قرار می‌گیرد.

سکه‌ها از جمله منابع مهم تاریخی و پرارزش است که کمک بسیار زیادی به کشف بسیاری معضلات تاریخی می‌نماید. مورخ امروزی برای تحقیق دربارة دوره یا دورانی که موردنظر اوست علاقه‌مند است با کلیة وسایل ممکنه‌ای که او را به زمان مورد مطالعه‌اش نزدیک می‌نماید، ارتباط حاصل کرده، با دقت در آنها، مسایل پیچیده‌ای را که با تکیه بر منابع تاریخی نمی‌تواند باز کند، روشن نماید، چرا که برخی روایتهای تاریخی مبهم است یا مورخان در خصوص آنها متفق‌القول نبوده یا به اجمال نوشته‌اند.

یکی از وسایل تحقیق اوضاع گذشته و بررسی ارتقا و انحطاط ملت و کشوری از لحاظ سیر تمدن و هنر و شناسایی وضع اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و مذهبی و حتی ارتباط با سایر ممالک که هر یک مبحثی جداگانه است، مطالعة سکه‌های آن زمان است.

سکه‌های ایلخانان ایران از نظر کمی و کیفی معروف هستند، حکام مغولی ایران از طریق وزرای ایرانی‌شان به اسلام گرویدند و به خاطر نابود کردن تمدنها مورد تحقیر آنها و اتباع مسلمان خود قرار گرفتند و درصدد برآمدند تا ایران را که حال دیگر به عکس پیشینیان خود، آن را جزو قلمرو خود به حساب می‌آوردند، به حالت اولیه خود باز گردانند. به همین جهت، یکی از برنامه‌هایی که پیاده کردند، ضرب و انتشار مسکوکات بود. به این خاطر، دورة ایلخانان از نظر وفور سکه و کیفیت آنها معروف است و سکه‌های قابل توجهی از این دوره باقی است که متأسفانه مورد دقت‌نظر قرار نگرفته است.

بنابراین، دقت در سکه‌ها، اندازه، طرح، شکل و نقش، وزن و عیار، ارزش و نوع (طلا، نقره، مس) و غیره نشان دهندة وضعیت اقتصادی و گرایشهای سیاسی، مذهبی است و ضرورت پیدا می‌کند که در مورد سکه‌های این دوره مطالعه شود. سؤال مورد نظر آن است که بررسی سکه‌های دورة مغول حاکی از چه گرایش سیاسی و مذهبی در این دوره است؟ آیا سکه‌های ضرب شده در این عصر جهت‌گیری‌های خاص مذهبی را نشان می‌دهد و حاکی از قدرت‌گیری ادیان و مذاهب خاص و تضعیف برخی ادیان و مذاهب دیگر است؟ آیا می‌توان از خلال سکه‌های این دوره، به اهمیت‌یافتن عنصر ایرانی و رواج زبان فارسی پی برد؟ رواج شعارهای شیعی بر سکه‌های دوران ایلخانی نشان دهندة چه امری است؟

بررسی سکه‌های موجود نشان می‌دهد که مغولها بر روال سابق برخی از شعارهای اسلامی، از جمله آیات قرآن را در ابتدا در سکه‌های خود به کار می‌بردند و در آغاز با توجه به تسامح مذهبی که داشتند نشانه‌هایی از نفوذ مسیحیان و یهودیان در سکه‌های آنان مشهود بود، اما با اسلام‌آوردن ایلخانان کم‌کم شعارهای غیراسلامی حذف شد. از دورة سلطان محمد اولجایتو، شعارهای مذهبی شیعی و سنی در سکه‌ها پدیدار شد که حاکی از نفوذ شیعیان و اختلافات مذهبی است. در کنار آن، رواج واژه‌های فارسی در سکه‌ها نشان از قدرت‌گیری عنصر ایرانی و غلبة زبان فارسی در این دوره دارد.

 

اهمیت سکه‌شناسی در ایرن عهد مغول

دوران حکومت صد ساله ایلخانان مغول در ایران از (654 هـ.ق) آغاز سلطنت هولاکوخان تا (756 هـ.ق) آخر سلطنت انوشیروان، از لحاظ سکه و تنوع آن از ‌نظر زبان، رسم‌الخط، تصاویر، تزیینات، شعایر، علایم و تمغا) پربرکت و پیچیده است. مخصوصاً بیست سال آخر (736 تا 756 هـ.ق) بعد از مرگ ابوسعید بهادرخان که دورة تجزیه حکومت و متصرفات ایلخانان و شروع ملوک‌الطوایفی و قدرت‌نمایی حکام و سلاطین محلی است، مشکلات سکه‌شناس را بیشتر از هر دوره‌ای می‌سازد، چون حکام و سلاطین محلی که هر کدام یک خان‌زاده یا شاهزاده مغولی را حمایت و به نام او سلطنت می‌کنند، از نقر نام خود بر سکه حذر می‌کنند. در نتیجه، سکه به نام خان مغول زده می‌شود (طباطبایی، سال نهم: 179).

شاید بتوان گرایشهای سیاسی مغولها را در دورة فرمانروایی چنگیزخان و جانشینان وی تا تشکیل حکومت ایلخانی در ایران، از روی سکه‌های این دوره به درستی تشخیص داد. مغولها که نه فرهنگ و نه تشکیلاتی مدون از نظر سیاسی و اداری داشتند؛ مجبور بودند دیوانسالاری مسلمانان را بپذیرند که در این میان، دیوان‌سالاران ایرانی از همان ابتدای استیلای مغول بر امور تسلط یافتند. مشاهدة سکه‌های دورة چنگیز، حاکی از آن است که از سکه‌های رایج دورة خلفای عباسی تقلید شده و نفوذ معنوی مسلمانان در میان مغولها وجود داشته است، چرا که سکه‌ها با یک سری تغییراتی با همان روال ضرب می‌شد.

تفحص در سکه‌های چنگیزخان نشان‌دهندة گرایش سیاسی خاص نیست. در هم نقرة باقی مانده به نام وی که در سال 625 هجری ضرب شده است، با عبارت «العادل الاعظم چنگیزخان» است. از آنجایی که این سکه با خط عربی «العادل الاعظم» و نام فارسی «چنگیزخان» ضرب شده، می‌توان عنوان کرد که تحت تأثیر دیوانسالاری ایرانی قرار داشته است. با اینکه چنگیز در سال 625 فوت نموده و این سکه پس از مرگ او ضرب شده است، متعلق به دورة او محسوب می‌شود، چون هنوز هیبت و نفوذ و احترام به وی باقی بود و تا بهار 626 هجری که اوکتای، فرزندش به صورت رسمی جانشین پدر شد، در برخی ایالات سکه به نام چنگیز ضرب می‌شد.

 

 

 

 

 

 


سکه چنگیز خان مغول

 

سکه‌هایی از دوران جانشینان بلافصل چنگیز؛ یعنی اوکتای قاآن، منگو و دیگران باقی مانده است. بر سکه‌های دوران هولاکو به بعد، آیات قرآنی و شعایر اسلامی نقر گردیده که نشان دهندة تبعیت قوم بیابانگرد مغول از فرهنگ و تمدن و آداب و عقاید اسلامی است.

 

 

 

 

 

 

 

 


سکه هولاکو خان مغول

 

 

مشخصات روی سکه به عربی: لااله‌الاالله، محمد رسول‌الله، صلّی‌الله علیه و سلّم

مشخصات پشت سکه: قاآن الاعظم مونگاقاآن هولاکوخان

استفاده از خطوط فارسی، عربی و ایغوری بر روی یک سکه در یک زمان و بر روی سکه‌های مغول و ایلخانی حاکی از تحولات فرهنگی آن زمان است. ذکر شعایر دینی ادیان مختلف بر روی سکه‌ها، عقاید و باورهای دینی سلاطین مغول را آشکار می‌سازد. به طور نسبی سه دوره متمایز فرهنگی در ضرب سکه‌های ایلخانان مغول به چشم می‌خورد:

1ـ ایلخانان در آغاز حکومت بر سرزمین‌های مفتوحه، خصوصاً سرزمین‌های اسلامی، به علت غنای فرهنگ ایران اسلامی و برتری چشمگیر آن در مقایسه با فرهنگ بدوی قوم بیابانگرد مغول، ناچار بودند از شعایر و آداب و عقاید اسلامی تبعیت نمایند. در سکه‌های اولین ایلخان مغول؛ یعنی هولاکوخان نوه چنگیز، آیه: «قل اللهَّم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممّن تشاء و تعزّ من تشاء...» نوشته شده است، ولی در این زمان از فرهنگ و نوشته‌هایی به خط ایغوری اثری نیست.

2ـ در دوره تسلط و تثبیت حکومت ایلخانان، سکه‌ها به تدریج تحت تاثیر فرهنگ مغول قرار گرفته و با اینکه بیشتر شاهان این دوره ظاهراً به اسلام مشرف شده و نام اسلامی برای خود انتخاب نموده بودند، ولی نام والقاب خود را با کلمات ایغوری نوشته‌اند. در برخی سکه‌ها فقط نام سلطان با حروف فارسی نوشته شده؛ آن هم برای شناخته‌شدن پادشاه جدید از فرمانروای قبلی. سلاطین این دوره عبارتند از: اباقا، احمد تگودار، ارغون، گیخاتو، بایدو و غازان‌محمود.

3ـ از زمان سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) نام و القاب سلطان اغلب با کلمات و حروف فارسی نوشته شده است ... . در این دوره شعایر شیعی در سکه‌های محمد خدابنده و پس از آن شهادتین و اسم خلفای راشدین ملاحظه می‌گردد. این گروه پادشاهان عبارتند از: محمد خدابنده، ابوسعید، ارپاگون، موسی، طغاتیمور و بقیه ایلخانان تحت حمایت سایر حکومت‌ها» (سرافراز، 1379: 216)

 

تحولات سیاسی و مذهبی و سکه‌های اباقاخان: (663 - 680 هجری)

اباقاخان جانشین و فرزند هولاکوخان، مؤسس سلسله ایلخانی در ایران است. وی از سال 663 تا 680 هجری به مدت هفده سال حکومت کرد. عصر اباقاخان دوره رویارویی با عناصر بیگانه است. در این زمان دو نیروی خطرناک بودایی چین و مسیحی اروپایی در ایران به رقابت توسعه‌طلبانه فرهنگی و مذهبی پرداخته بودند و ایرانیان موفق شدند با فعالیت‌های فرهنگی و دیوانی مغولان را رام سازند. این امر از سکه‌های دوره اباقاخان به خوبی محسوس است. اولین سکه‌ها دارای شعارهای تثلیث، ستاره داود، خط ایغوری و ... است، اما به تدریج سکه‌ها هویت ایرانی به خود می‌گیرد. شعارهای اسلامی پررنگ می‌شود و شعارها و علایم ادیان دیگر حذف می­گردد.

در رابطه با سکه‌های دوره اباقاخان حک علامت شیر وخورشید بر روی سکه‌های این دوره حائز اهمیت است و علامت مذکور «بر روی سکه‌های غازان، اولجایتو و ابوسعید و همچنین سکه‌های سلجوقی و دشت قپچاق دیده می‌شود» (اشپولر، 1368: 293).

در رابطه با نقش شیر بر روی پرچم و سکه‌های ایرانی نظرات مختلفی وجود دارد، اما گویا تنها قول صریحی که برای استعمال شیر و خورشید وجود دارد، روایت ابن‌العبری در تاریخ مختصر الدول است که آن را به غیاث‌الدین کیخسرو سلجوقی از سلاجقه روم نسبت می‌دهد. گرچه در این کتاب علت نقر تصویر شیر و خورشید به خاطر علاقه کیخسرو به زن زیباروی گرجی، دختر پادشاه گرجستان ذکر شده است (مینوی، 1369: 353).

اما به نظر می‌رسد شیر در نزد ایرانیان نشان هیبت و قدرت و غلبه بوده است و خورشید بر پشت آن نشان طلوع قدرت و از آنجا که خورشید، بزرگترین منبع حیات و نور و روشنایی بوده، قدرتمند جلوه‌گر می‌شده است و شاید بدان خاطر بوده که در حالت نجومی خورشید آسمان را سوار بر شیر تصور می‌کرده‌اند. به هر حال، نمی‌توان برای استفاده از این تصویر تاریخ دقیقی مشخص نمود. ایلخانان نیز احتمالاً به تقلید از سلاجقه روم این نقش را حک نموده‌اند.

از دوران اباقاخان سکه‌هایی به خط و زبان فارسی با تصویر شیر و خورشید ضرب شد. این سکه‌ها شبیه سکه‌های غیاث‌الدین کیخسرو ثانی است و هیات کاملاً ایرانی دارد. به عنوان نمونه: در روی یک سکه تصویر شیر و خورشید قرار دارد و ستاره‌ای در سمت راست آن و ستاره دیگری در زیر تصویر نقر شده است. بالای تصویر شیر جملات لااله الاالله و محمد رسول‌الله نقر شده است و بالای دم شیر عبارت ضرب طوس دیده می‌شود. در پشت سکه نام و القاب اباقا به خط ایغوری و تزیینات ستاره‌ای به صورت ضربدر و دایره زنجیره‌ای مشهود است. سکه‌ای که شرح داده شد، از جنس نقره به وزن 7/ 2 گرم است. از این نوع سکه‌ها نمونه‌هایی در دست است. مسکوکاتی با تصویر شیر بدون خورشید نیز از این دوران یافته‌اند (طباطبایی، 1351: 37).

اینکه نقر شیر و خورشید به تبعیت از سکه‌های سلاجقه روم بوده است، با توجه به روابطی که اباقاخان با آسیای صغیر داشته است، می‌تواند صحیح باشد.

علامت دیگری که بر روی سکه‌های اباقاخان وجود دارد، ستاره است، که در برخی از سکه‌های این ایلخان از جمله سکه یاد شده وجود دارد.در این سکه سه ستاره حک شده است. اشپولر معتقد است «ایلخانان گاه‌گاه بر روی سکه‌ها ستاره داود را به کار می‌بردند» (اشپولر، 1368: 294).

اگر ستاره حک شده بر روی سکه‌های اباقاخان را از نوع ستاره‌های داود بر شماریم، حاکی از آن است که همراه جامعه مسیحی، یهودیان نیز در این زمان دارای قدرت و نفوذ بوده‌اند. با توجه به قدرت بیش از حدی که یهودیان پس از فوت اباقاخان در دوره سلطنت ارغون گرفتند، می‌توان عنوان کرد در دوره اباقاخان نیز یهودیان فعال بوده‌اند. ستاره نقر شده بر روی سکه‌های مغولی بنابر روایت اشپولر از نوع شش پر است (همان: 1368 : 294) . منابع ایرانی نیز بر ستاره شش پر در سکه‌های اباقاخان اشاره دارند (طباطبایی، سال نهم : 184) .

اما این نظر صریح اشپولر را که این علامت ستاره داود است، نمی‌توان پذیرفت، چرا که نقر ستاره بر روی سکه‌ها قبل از ایلخانان نیز رواج داشته است. بررسی منابع سکه‌شناسی اسلامی نشان می‌دهد در دوران غزنویان بر سکه‌ای از ابراهیم ظهیرالدوله الملک الموید نقش ستاره‌ای وجود دارد که به نظر می‌رسد تزیینی باشد (همو، 1373: 459). در سکه‌های برخی از سلاطین سلجوقی ایران گل‌های ستاره‌ای پنچ پر و هفت پر وجود دارد و «نقش ستاره شش پر در سکه‌های سلاجقه روم به صورت گسترده‌ای وجود داشته است» (همو، سال نهم: 184). ممکن است ایلخانان با توجه به اینکه نقش شیر وخورشید را از سکه‌های سلجوقیان روم اقتباس کرده بودند، نقش ستاره را نیز اقتباس کرده باشند، اما در خصوص ستاره داود بودن این نقش باید با احتیاط سخن گفت.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

روی این سکه تصویر شیری که به سمت چپ و به سوی یک ستاره شش پر روان است و تصویر متقارن یک عقاب که بال‌ها و پاهای آن در طرفین باز شده وعقاب دارای دو سر متقارن مجسم شده است» (همو، سال نهم: 184). این سکه در سال 679 هجری یک سال قبل از فوت اباقاخان ضرب شده است.

در روی سکه در یک نیم تاج: ضرب با رمینیه سنه تسع و سبعین و ستمئه 679

روی سکه: قل اللهَّم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء

پشت سکه: قاآن، الاعظم، اباقا ایلخان، المعظم

پشت سکه: لااله‌الاالله، محمد رسول‌الله و در یک سوم باقیمانده سکه که خراب و از بین رفته است شاید صلّی الله‌علیه و سلم منقور بوده است.

از جمله پیروان ادیان دیگری که در دوره اباقاخان اهمیت پیدا کردند، مسیحیان بودند که پس از سقوط بغداد در سال 656 هـ.ق / 1258 م. قدرت آنها رو به افزایش گذاشته بود. «اباقاخان بدون شک بیشتر بودایی مذهب بود و مانند پدرش (هولاکو) با جامعه مسیحیت ـ ارمنی نستوری و یعقوبی ـ نظر موافق و مساعدی داشت.

«در داخل کشور خود با مسیحیان به طور کلی طرفدار سازش و اتحاد بود تا بتواند در خارج علیه ممالیک مصر و شام مقاومت ورزد، در همان سالی که به سلطنت رسید، با دسپینه مریم، دختر امپراتور بیزانس ازدواج نمود ...» (گروسه، 1368: 599). وی دختر نامشروع میخائیل پالئوگوس هشتم امپراطور بیزانس بود که پیرو آیین مسیح بود (جی. آ. بویل، 1366: 514)

اباقاخان که تربیت یافته دو قوز خاتون مسیحی بود، با وجود اینکه مذهب بودایی داشت، به کیش مسیح تعلق خاطر داشت. وی جانب مسیحیان را نیز بسیار داشت. توجه وی به مسیحیان از خلال سکه‌های وی نمودار است. در سکه ذیل که در تبریز حک شده است: «عبارت بسم‌الاب و الابن و روح‌القدس الاف قایل» کاملا نمودار است و همچنین علامت صلّیب وجود دارد. این سکه از جنس نقره است و 2 گرم وزن دارد. پشت سکه به زبان و خط ایغوری حک شده است: خاقاآنو ارابم اباقایین دلد کگو لوکسین ـ سکه» (طباطبایی، سال نهم: 181). ترجمه: سکه اباقاآن خاقاآن بزرگ، در این سکه هیچ­گونه علامت و شعار اسلامی وجود ندارد و تزیینات آن، صلّیب، مربع، دایره و زنجیر است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در برخی سکه‌های اباقاخان عباراتی اسلامی وجود دارد. در سکه ذیل به وزن 6 گرم از جنس طلا روی سکه نام اباقاخان و پشت آن «الملک لله، لااله الاالله، محمد رسول‌الله، صلّی‌الله علیه و سلم» و در حاشیه پشت سکه، آیه 25 از سوره آل‌عمران، آیه شریفه «قل اللهَّم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممّن تشاء حک شده است» (همان: 183).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

با وجود اینکه اباقاخان غیرمسلمان بود و با مسلمانان مصر و شام درگیری‌های نظامی داشت،اما مسلمانان داخل سرزمین‌های ایلخانی را می‌نواخت و بر اثر اقدامات خاندان جوینی عطاملک و خواجه شمس‌الدین محمد، مسلمانان فراغت و راحتی یافتند و حتی «مراسم حج و مناسک آنان که متروک مانده بود، برای اولین‌بار پس از ایجاد حکومت مغولی در ایران از نو جان ‌گرفت که این اقدام توفیقی بزرگ برای همه مسلمانان تحت حاکمیت عصر مغول بود» (بیانی، 1371: 399).

به خاطر سعی و تلاش خاندان جوینی مسلمانان نیز از احترام لازم برخوردار شدند و سکه با شعارهای اسلامی به رسم دوران پیشین ضرب گردید. وجود شعارهای اسلامی بر سکه‌های اباقاخان و اجازه فعالیت مجدد به مسلمانان، حاکی از آن است که اباقاخان چون درصدد بود به جنگ با دشمنان خود، مسلمانان مصر و شام بپردازد و از طرفی از جانب اردوی زرین مغول که مسلمان بودند، خطری حکومت وی را تهدید نکند، چاره‌ای نداشت که با مسلمانان قلمرو خود با مدارا رفتار کند و جانب آنان را نگه دارد. به این خاطر، برای همراه‌ساختن مردم ایران با اهداف خود به دین اسلام احترام گذاشت و سکه‌هایی با شعارهای اسلامی ضرب نمود.

از طرف دیگر، ضرب سکه‌ها با شعارهای ایرانی ـ اسلامی حاکی از نفوذ دیوانسالاری ایرانی در این دوران است. ایرانیان که درصدد بازسازی فرهنگ خود بودند، روش رفق و مدارا را پیش گرفتند، به همکاری با مغولها پرداختند و در راه احیای فرهنگ و تمدن خود تصمیم گرفتند به تدریج، از درون بر روح و اندیشه فاتحان تسلط یابند. توجه به ایرانیت نیز از خلال سکه‌های اباقاخان مشخص است. «از دوره اباقاخان سکه‌هایی به خط و زبان فارسی با تصویر شیر و خورشید موجود است» (طباطبایی، 1351: 40).

گرایش دیگری که در سکه‌های اباقاخانی مشاهده می‌شود، توجه به خط و زبان فارسی و اصطلاحات مغولی و خط ایغوری است. بر روی سکه‌های اباقاخان چهار تا شش کلمه ایغوری نقش بسته است که البته نقر خطوط ایغوری ممکن است برای جلوگیری از تقلب در ضرب سکه بوده است.

سکه‌های دوره اباقاخان بسیار متنوع است. وجود شعارها و نشانه‌های، عربی، ایرانی، مسیحی و یهودی از این جهت مهم است که گاه نشان دهندة عدم توجه به دین و مذهب و گاه حاکی از توجه ایلخان به دین خاصی است و ممکن است ناشی از رونق سیاست فرهنگی و اجتماعی خاصی باشد که برخی از محققان به آن اشاره کرده‌اند و آن روحیه تسامح و تعاملی باشدکه مغولها خواسته یا ناخواسته مروج آن بودند؛ گرچه به خوبی نمی‌توان برخی از سکه‌ها را خواند و سال ضرب و محل ضرب آن را به دست آورد، اما با توجه به مطالب تاریخی می‌توان گرایشهای سیاسی، اجتماعی و مذهبی ایلخان را از خلال سکه‌ها به دست آورد. در زمان اباقاخان سکه‌هایی با اشکال مختلف از شعایر اسلامی دیده می‌شود، در حالی­که از همین ایلخان سکه‌هایی با تثلیث وجود دارد.

 

تحولات سیاسی و مذهبی از خلال سکه‌های ارغون (683 - 690 هجری):

ارغون دین اجدادی مغول را داشت و با مسلمانان به مدارا رفتار نمی‌کرد. این امر فرصت مناسبی به وزیر وی، سعدالدوله یهودی داد که نظر خود را در دشمنی با مسلمانان و طرد آنان از مقامات و مشاغل دیوانی و دولتی و سپردن کارها به دست یهودیان و مسیحیان به موقع اجرا بگذارد.

برای رسیدن به این هدف، طرح «نبوت چنگیزخان و رسیدن آن از طریق ارث به ایلخان عادل؛ یعنی ارغون را عنوان کرد، مبنی بر این که وی از جانب خداوند رسول است و چون قیام دین هر رسولی به جهاد و قلع مخالفین متعلق است، باید ایلخان امر فرماید تا هر کسی سر از قبول دیانت او بپیچد و در زمره ملت جدید در نیاید، سرش را از تن جدا کنند و چون ارغون از مسلمانان نفرت داشت، امر داد که مسلمانان را در کارها دخالت ندهند و به اردو راه ندهند. سعدالدوله با تصویب ارغون مصمم شد که خانه کعبه را به بتخانه مبدل سازد» (اقبال آشتیانی، 1364 : 241)

دوره ارغون دوره تضعیف مسلمانان است که مرگ عطاملک جوینی و قتل شمس‌الدین صاحب دیوان را به دنبال داشت و بودائیان و یهودیان دست در دست هم به تضعیف مسلمانان پرداختند و مسیحیان نیز به تکاپو پرداختند، و چون ارغون بودایی متعصبی بود، بخشیان وی را احاطه کرده بودند.

ارغون بودایی بود و سراسر عمر خود را در مخالفت با اسلام گذرانید (بیانی، 1371: 429) با وجود این وی سنت گذشتگان خود را در مورد سکه به کار برد. او با اینکه مذهب دیگری داشت، نقش سکه‌های اسلامی را با اندکی تغییر حفظ کرد. سکه‌های دوره ارغون با توجه به فراز و نشیب‌هایی که حکومت وی داشت، دستخوش تغییراتی شده است؛ به طوری که سکه‌های ابتدای حکومت وی با پایان حکومت او متفاوت است. در سکه‌های دوره ارغون تفاوت‌های زیر به چشم می‌خورد:

1ـ از دوران اولیه حکومت این خان سکه‌هایی موجود است با شکل صلّیب و نوشته «الاب و ابن و روح‌القدس»؛

2ـ سکه‌های این دوره فاقد خط ایغوری است و  این اولین بار است که در سکه‌های مغولی، خط ایغوری از سکه حذف شده است؛

3ـ سکه‌هایی از دوران ارغون باقی است با تصویر پرنده‌ای به شکل سیمرغ که نشان‌دهنده نفوذ هنرچینی بودایی است» (طباطبایی، 1351: 36).

با دقت در سکه‌های دوره ارغون، دو دوره کاملاً متفاوت را از نظر سیاسی و مذهبی می‌توان مشخص نمود: در دورة اول بوداییان چینی، یهودیان و مسیحیان و مغولان قدرت داشتند و مسلمانان و ایرانیان زیر دست گردیدند. سعدالدوله که به قول خواند میر «سردفتر اهل ضلال» (خواند میر، 1333: 198) بود شخص اول مملکت پس از ارغون گردید. در سکه‌های این دوره نفوذ هنرچینی ـ بودایی وجود دارد. شکل صلّیب و نوشته الاب و ابن و روح‌القدس دیده می‌شود و نوشته‌های ایغوری پررنگ‌تر و عبارات فارسی کمتر است.

دوره دوم با قتل سعدالدوله در سلخ صفر 690 هجری آغاز می‌گردد. با این امر، ستاره اقبال اقلیت‌های مسیحی و بودایی و یهودی رو به افول نهاد و ایرانیان رمقی تازه گرفتند و بار دیگر تکاپو در جهت احیای فرهنگ ایرانی آغاز شد و پسران خواجه نصیرالدین طوسی، صدرالدین و اصیل الدین که هر دو از دانشمندان عصر خود بودند و در دربار ارغون به سر می‌بردند نیز در این حرکت نقش بسزایی یافتند» (رشید الدین فضل الله همدانی، 1338: 183).

گرچه مدت دوره دوم کوتاه است و هفت ماه بیشتر به طول نینجامید، گویا ارغون متوجه شد از قامان‌ها و سحر و جادوی آنها کاری ساخته نیست. به این خاطر، به مسلمانان و ایرانیان توجه نمود. بنابراین، در سکه‌هایی که احتمالاً مربوط به دوران آخر حکومت اوست، جمله «لااله الاالله، محمد رسول‌الله، صلّی‌الله علیه و سلّم» و در حاشیه «قل اللهَّم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء و تنزع الملک» منقور است» (طباطبایی، 1351: 12) که البته این امر دلیل بر اسلام‌آوری وی نیست، چرا که وی سراسر عمر خود را در مخالفت با اسلام گذراند.

نوشته بسیار جالب بر سکه‌های ارغون، نقش «علی ولی‌الله» است، در حالی­که بسیاری از محققان رواج شعایر شیعی را از دوره غازان‌خان می‌دانند. شاید این برداشت به آن خاطر است که از دوره غازان نام ائمه دوازده‌گانه شیعه بر سکه‌ها نقش بسته است، ولی گویا در دوره ارغون نیز شیعیان فعال و دارای اهمیت بوده‌اند و نفوذ آنان تا به آن حد بوده است که توانسته‌اند نام امیرمومنان را بر سکه ایلخان ضرب نمایند؛ آن هم با عنوان ولی‌الله؛ یعنی کسی که از جانب خدا ولایت و تولیت دارد و این بحث جدیدی است که تاکنون در آن دقت نشده و حاکی از آن است که:

1ـ شیعیان در دوره ارغون فعال بوده‌اند، در حالی که در منابع تاریخی اشاره‌ای به این امر نشده است.

2ـ با اینکه ارغون بر مسلمانان سخت‌گیری نمود، به برخی گروههای مذهبی، از جمله شیعیان که به سرعت رو به توسعه و گسترش بودند، توجه داشته است.

سکه‌های مختلفی از ارغون با شعار شیعی: «علی ولی الله» باقی مانده است. به عنوان نمونه دو سکه معرفی می‌گردد:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سکه فوق از جنس نقره و با وزن 3 گرم می‌باشد، روی سکه در متن به ایغوری (خاقاآنو ارابم به فارسی (ارغون) پشت سکه در متن لااله‌الاالله، محمد رسول‌الله، علی ولی‌الله (همو، 2535: 182).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سکه فوق، نقره با وزن 5/3 گرم است. روی سکه متن به خط ایغوری، خاقانو، ارابم، ارغونون، دلد کگولوکسین به خط فارسی استرآباد، تصویر یک مرغ. متن پشت سکه: لااله الاالله، محمد رسول‌الله، علی ولی الله، حاشیه: تاریخ و محل ضرب» (همانجا) .

بحران اقتصادی دوره گیخاتو (690 - 694 هجری):

گیخاتو جانشین ارغون به مدت چهار سال از 690 تا 694 هجری حکومت کرد. دوره وی مصادف با بحران شدید اقتصادی بود که کشور را دچار تزلزل شدید اجتماعی نمود. مساله قابل توجه در دوره این ایلخان رواج اسکناسی به نام «چاو» است که وصاف چهار عامل را در انتشار اسکناس مؤثر می‌داند:

1- مرگ و میر عظیم احشام و گوسفندان به خاطر بیماری به نام «یوت»؛

2- تهی‌شدن خزانه دولت در نتیجه تغییر احوال خانان و تفرقه مال بر عساکر ؛

3- «کرم ذاتی و سماجت جبلی صدرالدین و استرضاء کافه طوایف و اسعاف مآرب از زیادت ادرارات و افاضت انعامات».

4- بی‌مبالاتی ایلخان در مورد بخشش و پاشش و استحقار مقتنیات فانی که عبارت از آن ناطق و صامت است» (پطروشفسکی، 1366: 74)

براین مسایل می‌توان به لطمه شدیدی که کشور از مالیاتهایی که سعدالدوله یهودی، وزیر ارغون بر مردم و مملک بست، اشاره کرد. گرچه ذخیره نقدی در دوره ارغون افزایش یافت، اما گیخاتو به خاطر حفظ حکومت خود آنها را بخشید و کشور دچار ورشکستگی اقتصادی شد. در نتیجه، مسکوکات و سکه‌های طلا و نقره کم و مخفی شد. بنابراین، چاو رایج گردید که آن نیز با استقبال مردم مواجه نگردید. از سکه‌های اندکی که از دوره گیخاتو به جای مانده است، نمی‌توان گرایشهای سیاسی و مذهبی را به خوبی نشان داد، اما «عبارت لااله‌الا‌الله و محمد رسول‌الله که بر روی اسکناس‌ها نوشته شد و عبارت شهادتین که پشت سکه‌های دوره گیخاتو نقر گردید، حکایت از تجدید نیروی مسلمانان دارد» (طباطبایی، 1351: 46).

چون حکام مغولی بیشتر بودایی بودند و در مذهب خود هم جهت‌گیری و تعصب نداشتند، اختلاف نژادی و مذهبی در میان آنها تا زمان گرایششان به دین اسلام نقش چندانی بازی نمی‌کرد (پطروشفسکی، 1366 : 79). گیخاتو علاوه بر ضعف نفس و اسراف و تبذیر، مردی شرابخوار و عیاش و فاسق بود و در مدت سلطنت کوتاه خود بر اثر تعرض به عرض و ناموس مردم همه را از خود رنجاند (اقبال آشتیانی، 1364: 251)، بحران اقتصادی، بی‌مبالاتی حکام مغول و ایلخان، از جمله عوامل مؤثر در تجدید نیروی مسلمانان است.

بررسی سکه‌های باقی مانده از دوره گیخاتو و مقایسه آن با دوران قبل نشان دهندة آن است که سکه‌های این دوره با کاهش وزن و عیار مواجه است. کاهش وزن و عیار سکه‌ها و تمهیدات ناروای مالی، وضع پولی دولت را چنان متزلزل کرد که گیخاتو مجبور شد فرمان انتشار اسکناسی را صادر نماید.

وزن متداول دینارهای طلا در مجموع 25/4 تا 7 گرم بود. در هم نقره از وزن اصلّی‌اش که 46/2 تا 59/2 گرم بود، در زمان ارغون به 41/2 و بالاخره در سال 733 هجری قمری به 4/1 گرم رسید و نیم درهمی که می‌بایست 23/1 تا 30/ 1 گرم وزن داشته باشد، بیش از 18/1 گرم وزن نداشت. کاهش عیار سکه‌ها برای تجار بیشتر زیان‌آور بود؛ به طوری که این زمان گاه تا بیست درصد می‌رسید. کاهش وزن و عیار سکه‌ها، وضع پولی دولت را متزلزل کرد و گیخاتو مجبور شد فرمان انتشار اسکناس را صادر کند» (اشپولر، 1368: 301).

می‌توان استنتاج نمود که کاهش وزن و عیار سکه به معنای واردشدن ناخالصی در سکه‌های طلا و نقره است و این امر حاکی از مشکلات اقتصادی است که در دوره گیخاتو وجود داشته است و مشخص است که طلا و نقره در کشور کم شده است. طبق گفته و صاف: گیخاتو یرلیغی صادر کرد که شدیداً استفاده از پول نقد سکه‌ای را به هر صورت برای کالاهای تجاری منع می‌کرد. از اینها گذشته، این فرمان ساخت جامه‌های زربفت و نیز ساختن ظروف از سنگ‌های قیمتی و من جمله اشیایی که مستلزم استفاده از طلا بود را ممنوع می‌گردانید» (پطروشفسکی، 1366: 124).

از آنجا که بحران اقتصادی دوران گیخاتو پیامدهای سیاسی و اجتماعی به دنبال داشت، چون مردم از قبول آن امتناع کردند و مشکلات بزرگی به وجود آمد، مهاجرت، مقاومت و شورش که تبدیل به انقلاب گردید، شدت گرفت و اسکناس چاومبارک، چاونامبارک نام گرفت، گیخاتو به مدت چهار سال از 690 تا جمادی الاولی 694 بیشتر حکومت نکرد و چون طلا و نقره نایاب بود، سکه کمتر ضرب گردید. به این خاطر، سکه باقی مانده از دوره این ایلخان اندک است.

 

تحولات سیاسی و مذهبی از خلال سکه‌های غازانی (694 - 703 هجری):

سلطان محمود غازان‌خان بزرگترین ایلخان مغول است. قبل از رسیدن به ایلخانی به تشویق امیر نوروز قبول اسلام نمود. اول شعبان سال 694 ق / شانزدهم ژوئن 1295 م، روز بسیار مهمی در تاریخ دینی ایران عهد ایلخانان بود، زیرا در این روز شاهزاده غازان، چند ماهی پس از جلوس بر تخت ایلخانی، در فیروزکوه در حضور شیخ صدرالدین ابراهیم حموی به آیین اسلام درآمد و نام اسلامی محمود را بر خود نهاد (جی.آ. بویل، 1366 : 514) و در روزگار سلطنت خود تا جایی که در توان داشت اسلام و مسلمانان را تقویت کرد. اگرچه شیعه بودن غازان‌خان روشن و ثابت نیست، ولی در تمایل او به تشیع ارادت‌ورزی به خاندان رسول اکرم و احترام فوق‌العاده سادات تردیدی نیست» ( اقبال آشتیانی، 1364: 179).

خواجه رشیدالدین فضل‌الله در تاریخ مبارک غازانی از نقش اسامی ائمه دوازده‌گانه بر سکه‌های دوره غازانی خبر می‌دهد» (مرتضوی، 1364: 179). ممکن است یکی از علت‌های توجه غازان‌خان به مذهب تشیع با اینکه خود مذهب حنفی داشت، به آن خاطر باشد که آنان نیروی مهمی در جامعه محسوب می‌شدند.

همان­طور که اشاره کردیم، در سکه‌های غازانی نام دوازده امام نقش بسته است. در نحوه سکه‌های غازانی تغییراتی می‌بینیم که بستگی به سیر تحول حکومت و شکوفایی و نیرومندی آن دارد. در بعضی از سکه‌های دوران اولیه مانند اسبق، اسم و القاب سلطان به خط ایغوری و در بعضی دیگر به سه خط ایغوری، چینی و کوفی ضرب می‌شد و پشت سکه کلمات شهادتین نقر می‌گردید. در سکه‌های دوران بعدی، روی سکه «الملک لله، قرآن، غازان‌محمود» و پشت آن کلمات شهادتین نقر می‌شده است.

اولین بار است که کلمه قرآن بر سکه حک گردیده است. از این دوره فلوس نیز به همین ترتیب در دست است. آنچه به زبان مغولی و خط ایغوری بر سکه‌های این دوره نقش شد، حاکی از گرایش اسلامی است و آن کلمات «تنگرین» و «کوچوندور» است که اولی به معنی خدایا و دومی به معنای قدرت است که می‌توان آن را «به عون‌الله» ترجمه کرد. سکه‌های جالب توجه دیگری از این دوره کشف شده که اهمیت فراوان دارد و آن «درست‌های» طلا، هر یک به وزن صد مثقال است که نام ولایتی که سکه در آن ضرب زده شده، نام سلطان، آیات قرآن و اسامی دوازده امام بر آنها نقر است» (طباطبایی، 1351: 456). درست طلا سکه‌هایی بود که بیشتر جنبه تشریفاتی داشت و به طریق انعام و هدیه در جشن‌ها و اعیاد به شخصیت‌ها داده می‌شد. نقر اسامی دوازده امام برای اولین بار بر روی این سکه‌ها نمایانگر اهمیت و رونق تشیع در این دوره است (بیانی، 1371، ج 2: 456).

دقت‌نظر در سکه‌های دوره غازانی حاکی از وضعیت سیاسی، اقتصادی و مذهبی جدیدی است که بر ایران حاکم می‌گردد. غازان‌خان در پی اصلاحات سیاسی و اقتصادی که در کشور آغاز کرده بود، به وضع آشفته مسکوکات نیز توجه نمود. علت اصلّی اصلاحات غازان را در این امر می‌توان دانست که پس از دوران نامساعد و پرهرج و مرج ارغون و گیخاتو، حکومت ایلخانی در سراشیبی سقوط و انحطاط قرار گرفته بود. بنابراین، غازان‌خان که حکمرانی عاقل و هوشمند بود، برای نجات امپراتوری ایلخانی اقداماتی انجام داد. اولین عمل وی آن بود که اسلام آورد و با این کار اطاعتی که به تدریج ایلخانان ایران نسبت به قاآن خانبا لیغ داشتند، از میان رفت و به تدریج رابطه بین خانبالیغ (پکن) و دربار ایلخانی قطع گردید. این امر از  سکه‌های دوره غازانی نمایان است، چرا که «در روی سکه‌های ایران دیگر نام امپراتور چین و خط چینی دیده نمی‌شود. در این زمان نماینده چینی دیده نمی‌شود. در این زمان نماینده چینی مرکز امپراتوری در تبریز، برای همیشه به خانبالیغ (پکن) بازگشت» (همان: 465) به این گونه رشته باریکی که هنوز حکومت ایلخانی را به پکن وصل می‌کرد، برای همیشه گسسته شد.

«پیش از غازان در ممالک اوزان زر و باروگز و پیمانه و ... مختلف بود، تا غایت که در هر ولایتی نیز به حسب اختلاف نواحی اختلاف داشت و بدان واسطه در کار اسفار خلل بسیار واقع می‌گشت و تجار متاع کمتر می‌خریدند» (رشید الدین فضل الله همدانی، 1367: 1057). به دستور غازان، حق ضرب سکه بعضی از سرزمین‌ها لغو شد، و واحدهای تاز‌ه‌ای به وجود آمد» (وصاف الحضره، 1338: 349).

در یرلیغ غازانی در باب عیار زر و نقره آمده است: وزن زر و نقره می‌باید که در تمامت ممالک موازی و مساوی وزن تبریز باشد تا هر کس کم و بیش نکند و مظلمه خلق نبرند و چنانکه عیار زر و نقره در ملک متساوی شد، اوزان نیز متساوی باشد. بدان سبب استادان فخرالدین و بهاءالدین خراسانی را نصب فرمودیم تا سنگ‌های زر و نقره به شکل مثمن سازند... مقرر چنان است که به هر موضوع که وزن آن کمتر از وزن تبریز است، مناسب و موازی تبریز کنند (همان: 35).

تا زمان غازان خان بسیاری سکه‌ها ذوب می‌گردید تا در پارچه‌های زربفت استفاده شود یا به گونه‌ای که خواجه رشیدالدین فضل‌الله عنوان می‌کند «طلا برای تزیین و صدور به هند به کار می‌رفت. ایلخانان تا این زمان برای جلوگیری از این مساله با بالا بردن نرخ طلا از طریق کاهش وزن سکه‌ها عمل می‌کردند.

در نتیجة جهد غازان خان سکه‌های مغشوش از میان رفت و سکه‌های طلا و نقره که از مدتی در ایران کمیاب شده بود و به واسطه حمل به هندوستان یا صرف در بافت پارچه‌های قیمتی از دست تجار و مردم بیرون رفته بود، فراوان گردید و در معاملات جریان پیدا کرد (همان).

با این عمل غازان، مسکوکات رایج از حیث نوع، خالص بودن و در مورد سکه‌های نقره از حیث یکنواخت بودن یکسان گردید، از پول‌های جعلی جلوگیری شد و حجم مسکوکات افزایش یافت و در نتیجه فعالیت‌های اقتصادی و کشاورزی آغاز شد و فعالیت‌های اقتصادی منظم گردید. اشپولرازقول وصّاف نقل می‌کند که: دینار جدیدی به نام دینار رابح ضرب شد که می‌بایست 14/2 گرم وزن داشته باشد. واحد سکه‌های طلا یک مثال بود. سکه‌های جدید می‌بایست از فلز گرانبها ضرب می­شد و بر روی آن عباراتی به یکی از انواع خط مغولی نقش می­گردید. با این همه، سکه‌های قدیمی از بین نرفت و در کنار دینار و درهم جدید در جریان بود. رابح به معنای سودبرنده و سودکننده است، چون از آغاز فرمانروایی مغولها به چندتن از شاهان کشورهای دست نشانده حق ضرب سکه داده شده بود. به این خاطر، انواع پول مختلف در بازار دیده می‌شد. از آن گذشته، برخی از این کشورها عیار سکه‌ها را تقلیل داده بودند. غازان در این شرایط به ناچار حق ضرب سکه بعضی از کشورها را لغو کرد و سکه تازه‌ای رایج ساخت که در کشورهای همسایه نیز اعتبار داشت و دینار رابح نامیده می‌شد. با وجود اینکه غازان خان مسلمان گردید و پادشاهی ایرانی محسوب می‌گردید، بر روی سکه‌های وی «عباراتی از یک نوع خط مغولی که به فرمان قوبیلای متداول شده بود، نقش می‌گردید. علت این امر آن بود که این خط در زندگی روزانه نتوانسته بود جای خط ایغوری را بگیرد و به همین جهت نیز مردم ایران آن را نمی‌شناختند. قلب این نوع سکه‌ها بسیار دشوار بود» (اشپولر،1368: 303).

ملاحظه می نماییم نقر عبارت مغولی بر روی سکه غازانی برای جلوگیری از ضرب سکه‌های تقلبی بود و نشان دهندة گرایش خاص سیاسی نیست. این عبارت که همان دو کلمه تنگریئین و کوچوندور است، کلمات جدیدی بود که باعث می‌گردید تمامی سکه‌های موجود از اعتبار بیفتد و به این وسیله غازان حق ضرب سکه زدن برخی از ایالات را ملغی می‌ساخت.

همان­طور که اشاره شد، بر سکه‌های غازان‌خان شعارهای شیعی نقر شد. این امر حاکی از گسترش روزافزون نفوذ شیعه دوازده امامی است که از سال 656 هجری؛ یعنی پس از سقوط بغداد آغاز شده بود و گسترش فعالیتهای آنان به جایی رسیده بود که غازان حنفی مذهب را وادار ساخت نام دوازده امام را بر سکه‌های خود نقر نماید. در ضمن، بروز این امر نشان دهندة رواج تشیع در آذربایجان و تبریز است؛جایی که در آینده‌ای نه چندان دور اولین دولت شیعه مذهب ملی (صفویان) از آنجا ظهور نمود. جالب توجه آن است که غازان برای امامان شیعه احترام بسیاری قائل بود. او به هر صورت در راستای اهداف سیاسی و مذهبی خویش می بایست جانب شیعیان را نگه می­داشت و این امر از آنجا نمایان است که وی دستور داد نام امامان شیعه بر «درست‌های طلا» که نوعی سکه با ارزش و وزن بسیار زیاد صدمثقالی بود نقر گردد. این سکه‌ها بیشتر جنبه تشریفاتی داشت و به طریق انعام و هدیه در جشنها و اعیاد به شخصیت‌ها داده می‌شد. بر روی درست‌های طلا نام سلطان، آیات قرآن و اسامی دوازده امام نقر شده که حک اسامی دوازده امام برای اولین بار بر روی سکه‌ها نمایانگر اهمیت و رونق تشیع در این دوره است» (اشپولر،1368: 463). برخی حتی گرایش وی به تشیع را قطعی می‌دانند «غازان در گرایش قطعی خود به مذهب تشیع به زیارت اماکن مقدس شیعه در بین‌النهرین می‌رفت و احتمالاً حتی سکه‌هایی که می‌زد دارای نقوش نوع شیعیان بود (جی.آ. بویل، 1366: 515).

دوران سلطنت غازان خان بسیار کوتاه بود. وی از سال 694 تا 703 (1296ـ134م) به مدت نزدیک هفت سال حکومت نمود، اما وی در طول زندگی کوتاه خود، کارهای سازنده بسیاری انجام داد و بیش از هر سلطان ایلخانی آثار بر جای گذاشت و از نظر سیاسی و مذهبی تحول ایجاد نمود.

 

سکه‌های سلطان محمد اولجایتو و گرایشهای سیاسی ـ مذهبی‌ (703-716 هجری):

سلطان محمد خدابنده از سال 703 تا 716 هجری به مدت سیزده سال حکومت نمود. نظری بر چگونگی حکومت وی حاکی از آن است که او از نظر سیاست داخلی و خارجی اهداف برادر خود غازان خان را دنبال می‌کرد و درصدد بود طرح‌های نیمه تمام او را دنبال کند. بنابراین، وی به وجود آورنده بدعت و شیوه‌ای جدید نیست. او از همان ابتدای روی کارآمدن و پیش از آنکه به­طور رسمی مذهب تشیع را مذهب رسمی اعلام نماید سکه‌ای رواج داد که شعار «علی ولی الله» بر آن حک شده است «او دستور داد تا سکه‌ای ضرب کنند که روی آن در سه سطر موازی کلمات: لا اله الا الله، محمد رسول الله و علی ولی الله نقش بسته شود. اسامی دوازده امام نیز به ترتیب پیرامون دایره در پنج ضلع سکه نقر شده است» (بیانی،1379: 481). این سکه از نخستین سکه‌های ایلخانی است که نام حضرت علی (ع) نخستین امام شیعیان در وسط سکه پس از عبارت لا اله الا الله محمد رسول الله آمده و در ابتدای حکومت اولجایتو ضرب شده است.

قبلاً اشاره شد که اولین سکه‌ها با پیام سکه‌ای شیعی در دوره ارغون ضرب شده است و رواج آن بیشتر به خاطر جلب رضایت شیعیان با توجه به قدرت فزاینده آنان بوده است در حالی‌که اولین سکه‌ها به صورت رسمی در دوره اولجایتو ضرب گردیده است.

اولجایتو پس از زیارت نجف در زمستان سال 709 هـ ./ 1310م. تصمیم به قبول مذهب تشیع گرفت» (جی.آ. بویل،1366: 369). دو سکه با گرایشهای شیعی از سال‌های 710 و 714 هجری برجای مانده که هر دو در شیراز ضرب شده است. یکی از آنها سکه ذیل است:

 

 

 

 

 

در روی سکه دیناری اول به وزن 1/8 گرم که در سال 710 ضرب شده، این عبارت وجود دارد: ضرب فی ایام دولته المولی السلطان الاعظم مالک الرقاب الامم اولجایتو سلطان غیاث الدنیا والدین خدابنده خلّد الله ملکه در حاشیه سکه: لله الامر من قبل، من بعد، ضرب شیراز، سنه عشره سبعمائه (710 هـ . ق).

پشت سکه: لا اله‌الاالله، محمد رسول‌الله،علی ولی‌الله

حاشیه داخلی: بسم‌الله الکریم

حاشیه خارجی: اللهَّم صلّ علی محمد و علی والحسن والحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و الحسن محمد الحجه» (بیانی،1379: 180).

 

 

 

 

سکه فوق با شعار مذهبی شیعی در سال 714 هجری به وزن 64/8 در شیراز ضرب گردید. روی سکه لا الله الا الله، محمد رسول‌الله، علی ولی الله و پشت سکه ضرب فی الایام السلطان المعظم مالک الرقاب الامم، الجایتو سلطان محمد خدابنده، خلّدالله ملکه، غیاث الدنیا والدین» (همان: 179).

هنگامی‌که به سکه‌های دوران سلطنت اولجایتو نظر می‌افکنیم، تحولات مذهبی ـ سیاسی این عهد را به خوبی در می‌یابیم. تنها کلمه مغولی که به خط ایغوری از دوره اولجایتو بر روی بعضی از سکه‌ها باقی است، نام «اولجایتو سلطان» است. این تحولات حاکی از دورشدن کامل حکومت ایلخانی از مرکز امپراتوری مغول و گرایش تام به سمت فرهنگ ایرانی است. «نام خلفای راشدین «ابوبکر، عمر، عثمان و علی» نیز از دوران اولجایتو بر روی سکه‌ها نقر شده است. به نظر می‌رسد پس از حک نام دوازده امام شیعه بر روی سکه‌ها و «اندکی بعد از قبول مذهب تشیع و صدور اوامر در اشاعه آن به تشویق علمای امامیه، اولجایتو که چندان متعصب نبود، دید که مردم غالب بلاد ایران، مخصوصاً اهل قزوین و شیراز و اصفهان زیر بار احکام او نمی‌روند و جماعتی از امرای او نیز در حفظ مذهب اهل سنت اصرار و تعصب دارند، به همین علت، از حرارت اولی خود در طرفداری از تشیع کاست و در اواخر عمر امر داد که نام خلفا را در سکه و خطبه داخل کنند» (اقبال آشتیانی،1364: 318). به نظر می‌رسد مذاهب مختلف مهمترین تحول در امر نقر شعارهای سیاسی، مذهبی در دوره اولجایتو به وقوع پیوسته است، زیرا تا این زمان شعارهای عمومیت داشت، از این دوره شعارها و علایم مسیحی و یهودی از بین رفت و چون اولجایتو مذهب تشیع را رسمیت داد و شعار شیعی را در سکه به طور رسمی وارد ساخت، اهل سنت را به واکنش وادار ساخت و آنان نیز خواستار توجه به مذهب سنت شدند. بنابراین، نام خلفای چهارگانه نیز از این زمان بر روی سکه ذکر شد که قبل از آن سابقه نداشت. تا این زمان بیشتر شعارهای اسلامی آیات قرآن بود. بنابراین، می‌توان گفت: تأکید شیعیان بر نقش عبارات شیعی بر روی سکه باعث حساسیت اهل سنت و شروع شعارهای سنی گردید.

 

سکه‌های دوره ابوسعید بهادرخان (716- 736 هجری)

ابوسعید خان، آخرین ایلخان بزرگ این سلسله است، زیرا، بعد از مرگ ناگهانی او سلسله ایلخانان به سرعت رو به انحطاط رفت و مقام ایلخانی در میان عده­ای از شاهزادگان بی‌لیاقت خاندان چنگیزی و امرای متخاصم موضوع نزاع و کشمکش قرار گرفت. سکه‌های ابوسعید از نظر حوادث سیاسی و مذهبی نشان دهندة گرایش خاصی نیست. «در زمان ابوسعید کلمات ایغوری از روی سکه‌ها حذف شد و به طور استثنا در سکه‌هایی معدود تنها یک کلمه به خط ایغوری و زبان مغولی باقی ماند. گرایشهای شیعی نیز در سکه‌های ابوسعید دیده نمی‌شود. در حاشیه بیشتر سکه‌ها نام ابوبکر، عمر، عثمان و علی نقر شده است. نقر نام خلفای راشدین از زمان اولجایتو به بعد روی سکه‌ها متداول گردید» (طباطبایی، 1351: 37)، و در دوران جانشینان ابوسعید نیز تداوم یافت. سکه‌های زمان انوشیروان، ساتی‌بیک و سلیمان خان دارای این‌چنین گرایشی است.

سکه‌های این دوره بدون هیچ‌گونه شکل و شمایل هندسی و غیرهندسی، تنها دارای نام صاحب سکه و عبارت «لا اله الا الله، محمد رسول‌الله» و نام خلفای راشدین است. بخش جالبی که در خصوص سکه‌های جانشینان ابوسعید وجود دارد، آن است که برخی از آنها مانند «انوشیروان پادشاه خوانده ملک اشرف چوپان» جز نامی بر سکه‌ها اثری بر جای نمانده و از عاقبت او نیز خبری در دست نیست» (اقبال آشتیانی،1357: 27).

 

 

 

از بازماندگان ایلخانان پس از دوره ابوسعید بهادر خان در «سکه‌های طغاتیمورخان سیزده همین ایلخان ایرانی دوباره شعارهای شیعی وارد می‌گردد. با اینکه طغاتیمورخان سنی مذهب بود، در مازندران حکومت می‌کرد و با ملوک کرت مستقر در هرات علیه سربداران شیعه مذهب خراسان وارد نبرد گردیده نقر شعار شیعی مذهب بر سکه‌ وی سوال برانگیز است. نقر شعار شیعی بر روی سکه‌ وی به دو خاطر ممکن است وجود داشته باشد: یکی آنکه این سکه توسط طغاتیمور رواج نیافته، بلکه توسط امرای خراسان و اکابر و اشراف آن خطبه به نام وی ضرب شده است و این امر می‌تواند صحیح باشد، چرا که در یک منبع سکه‌شناسی در بحث معرفی سکه‌ها با شعارهای شیعی آمده است:

جالبترین سکه طغاتیمورخان ایلخانی، سکه‌ای است که به سال 745 هجری در شهر آمل (مازندران) به نام طغاتیمور ضرب شده و می‌توان گفت اولین سکه‌ای است که اثر عقاید مذهبی مردم شهر (ضرابخانه مربوطه) بر آن منعکس است، نه صاحب سکه (طغاتیمورخان) (طباطبایی، 2535: 14) و این امر وجود داشته است، «چون حکام و سلاطین محلی هر کدام یک خان‌زاده یا شاهزاده مغولی را حمایت و به نام او سلطنت می‌نمودند، از نقر نام خود بر سکه حذر می‌کردند. در نتیجه سکه به نام خان مغول زده می‌شود» (همو، سال نهم: 1)

دلیل ضعیف‌تر آنکه چون گرایشهای شیعیانه در مازندران و خراسان با توجه به تشکیل دولت سربداری زیاد بود، طغاتیمورخان به خاطر راضی نگه داشتن اتباع خود سکه شیعی ضرب نمود.

 

نتیجه

سکه‌های دوره ایلخانی به عنوان یکی از شاخص‌های شناسایی گرایشهای سیاسی، مذهبی و وضعیت اقتصادی این دوره جایگاه ویژه‌ای در مطالعه تاریخ ایلخانان دارد. هر یک از عوامل تشکیل دهنده سکه مانند نوع فلز، نقش و نگارها، علایم روی سکه، محل ضرب، نوع خط و تاریخ ضرب به لحاظ علمی در شناخت تاریخ و فرهنگ و اقتصاد دوره ایلخانی مؤثر است. از خلال سکه‌های این زمان، سه دوره متمایز به چشم می‌خورد:

دوره اول، دوره‌ای که مغولان فرهنگ و تمدن غنی نداشتند و به ناچار از شعایر اسلامی و آداب و عقاید اسلامی تبعیت نمودند. بنابراین، در سکه‌های آنها شعایر اسلامی و آیات قرآنی دیده می‌شود.

دوره دوم، زمانی است که حکومت ایلخانان تثبیت شد. آنها از فرهنگ ایرانی و اسلامی مسایلی را کسب نمودند و سعی کردند بدان وسیله فرهنگ خود را غالب نمایند. بنابراین، برخی با فرهنگ مغولی خود و برخی با اسلام آوردن درصدد توسعه فرهنگ مغولی برآمدند و به ستیز با فرهنگ ایرانی برخاستند، از مدنیت مسیحی و یهودی یاری جستند و سکه‌هایی با شعارهای مغولی، مسیحی، یهودی رواج دادند.

دوره سوم، دوره‌ای است که فرهنگ ایرانی غالب گردید. کلمات فارسی و شعایر شیعی در سکه‌ها ضرب شد که از این دوره سکه‌های متنوعی باقی مانده است.

1- اشپولر، برتولد.( 1368). تاریخ مغول در ایران، ترجمه محمود میرآفتاب، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ سوم.
2- اقبال آشتیانی، عباس.( 1364). تاریخ مغول، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ ششم.
3- بیانی، سوسن.( 1379). «تبلور عهد مغول در آیینه فلز»، مجموعه مقالات اولین سمینار تاریخی هجوم مغول به ایران و پیامدهای آن، ج اول، تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
4- بیانی، شیرین.( 1371). دین و دولت در ایران عهد مغول (حکومت ایلخانی: نبرد میان دو فرهنگ) ج 2، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
5- ــــــــــــــ .( 1379). مغولان و حکومت ایلخانی در ایران، تهران: انتشارات سمت.
6- پطروشفسکی، الف، پ .( 1366). تاریخ اجتماعی - اقتصادی ایران در دوره مغول، ترجمه دکتر یعقوب آژند، تهران: انتشارات اطلاعات.
7- جی، آ، بویل.( 1366). تاریخ ایران کمبریج (از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایخانان)، ترجمه حسن انوشه، ج5، تهران.
8- خواجه رشید الدین فضل الله همدانی.(1358/1940). تاریخ مبارک غازانی، به سعی کارل یان، چاپ انگلستان.
9- ـــــــــــــــــ .( 1338). جامع التواریخ، به کوشش بهمن کریمی، ج3، تهران: انتشارات اقبال.
10- ــــــــــــــــــ .( 1367). جامع التواریخ، به کوشش بهمن کریمی، ج 2، چاپ سوم.
11- خواندمیر، غیاث‌الدین.( 1333). تاریخ حبیب‌السیر، چهار جلد، ج 3، تهران: کتابخانه خیام.
12- سرافراز، علی اکبر و آورزمانی، فریدون.(1379). سکه‌های ایران از آغاز تا دوره زندیه تهران:انتشارات سمت، چاپ اول.
13- طباطبایی، سیدجمال الدین.(1351). «رسم الخط ایغوری و سیری در سکه‌شناسی»، نشریه شماره 6، موزه آذربایجان.
14- ــــــــــــــــــــــــــــ .(سال نهم). سکه‌هایی متنوع از اباقاآن، بررسی‌های تاریخی شماره 6 .
15- طباطبایی، سیدجمال الدین و منصوره وثیق.(1373). سکه‌های اسلامی ایران از آغاز تا حمله مغول، تبریز: انتشارات مهدی آزادی.
16- طباطبایی، سیدجمال الدین .( 2535). سکه‌های آق قویونلو و مبنای وحدت حکومت صفویه در ایران، تبریز: نشریه شماره 7 موزه آذربایجان.
17-گروسه، رنه .(1368). امپراتوری صحرانوردان، ترجمه عبدالحسین میکده، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ سوم.
18- مرتضوی، منوچهر .( 1364). مسایل عصر ایلخانان، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ ششم.
19- ملک‌زاده بیانی، ملکه .( 1339). «نقش سکه در تاریخ»، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، سال هفتم، شماره سوم.
2- مینوی، مجتبی .(1369). تاریخ و فرهنگ، انتشارات خوارزمی، چاپ سوم.
21- نبئی، ابوالفضل .(1357). اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در قرن هشتم (از سقوط ایلخانان تا تشکیل تیموریان)، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
22- وصاف الحضره، عزالدین فضل‌الله .(1338). تاریخ وصاف (تاریخ تجزیه الامصار و تزجیه الاعصار)، عبدالمحمد آیتی، ج3 ، تهران: انتشارات ابن سینا.